گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۴

 

پهلو تهی ز ناوک آن دلربا مکن

در استخوان مضایقه با این هما مکن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۵

 

بر جام باده چشم ندارد حباب من

حسن برشته است شراب و کباب من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۶

 

در سوختن زیاده شود آب و تاب من

در آتش است عالم آب (از) کباب من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۷

 

متراش خط ز چهره خود پر عتاب من

بر روی خویش تیغ مکش آفتاب من!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۸

 

آشفته می شود ز نصیحت دماغ من

دست حمایت است نفس بر چراغ من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۹

 

در لعل یار خنده دندان نما ببین

در روز اگر ستاره ندیدی بیا ببین

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۰

 

عتاب گلرخان در پرده دارد لطف پنهانی

که گل‌ها می‌توان چید از بهار غنچه پیشانی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۱

 

زبان در کام کش تا خامشان را همزبان بینی

بپوشان چشم تا پوشیده رویان را عیان بینی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۲

 

کند گل جمع خود را چون تو در گلزار می‌آیی

خیابان می‌کشد قد چون تو در رفتار می‌آیی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۳

 

سوز داغ دلم ای لاله تو نشناخته ای

ورقی چند به بازیچه سیه ساخته ای

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۴

 

بوی گل غنچه شود چون تو به گلزار آیی

رنگ یوسف شکند چون تو به بازار آیی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۵

 

جام جم مهر خموشی است اگر بینایی

لوح محفوظ بود حیرت اگر دانایی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۶

 

عرق فشان رخ خود از شراب ساخته ای

ستاره روی کش آفتاب ساخته ای

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۷

 

کیم، به وادی فقر و سلوک نزدیکی

چو تیغ کرده قناعت به آب باریکی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۸

 

عبیر فتنه به زلف سیاهت ارزانی!

گل شکست به طرف کلاهت ارزانی!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۹

 

مخالفت نبود در جهان تنهایی

من و ملازمت آستان تنهایی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۲۰

 

در ماه روزه سیر مه ما نکرده ای

چشم گرسنه مست تماشا نکرده ای

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۲۱

 

ای خط سبز کز لب جانان دمیده ای

بر آب زندگی خط باطل کشیده ای

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۲۲

 

هر لحظه خرابم کند آن چشم به رنگی

با فتنه شهری چند کند خانه تنگی؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۲۳

 

با خود پرداز از منزل طرازی

که خودسازی به است از خانه سازی

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۸۲
۴۸۳
۴۸۴
۴۸۵
۴۸۶
۴۹۳
sunny dark_mode