گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - وله روحه الله روحه

 

ای رنج ناکشیده، که میراث می‌خوری

بنگر که: کیستی تو و مال که می‌بری؟

او جمع کرد و چون به نمی‌خورد ازو بماند

دریاب کز تو باز نماند چو بگذری

مردم به دستگاه توانگر نمی‌شود

[...]

۲۵ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷۹ - حکایت

 

آن شیندی که شاه کیخسرو

چون ز معنی بیافت ملکی نو

کار این تخت چون ز دست بداد؟

نیستی جست و هر چه هست بداد؟

در پی شاه هر کسی بشتافت

[...]

۲۵ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۹۸ - در توکل

 

یاری از غیر حق نه از دینست

حق «ایاک نستعین» اینست

گر تو این نکته را نمی‌دانی

هر دم «الحمد» را چه میخوانی؟

عاشق دوست یاد نان نکند

[...]

۲۵ بیت
اوحدی