گنجور

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۳۹ - ابتدای رباعیات

 

یارب چه خوش است قلیه های دو پیاز

آن ناله زار اندر آن سوز و گداز

باشد که به دست من فتد بار دگر

زناج که هست مایه عمر دراز

۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۴۰

 

یارب به کرم توانگرم گردانی

از نان و کباب و کشکک و بریانی

این دولت نان و حشمت بغرا را

پیوسته بدار بر سرم ارزانی

۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۴۱

 

امروز چو رشته بی سر و سامانم

وز شوق جگر، کباب دل بریانم

در پیش تو بر طبق کنم تا دانی

من واله نان و قلیه بادنجانم

۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۴۲

 

ماهیچه باریک که خاتون مال است

گر قیمه بسیار بود پر حال است

کس قیمت او درین جهان کی داند

چون هر دو جهان فدای یک چنگال است

۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۴۳

 

در سر هوس کباب و در دل غم نان

یارب تو به لطف خویش این را برسان

ماننده پالوده شود لرزان دل

چون یاد کنم من از برنج و بریان

۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۴۴

 

یک کاسه هریسه پر ز روغن به صباح

یک تکه، گرسنه را به از صد تفاح

عیبی نکنی به گفتن اطعمه ام

کین گفت شنود من مزاحی است مباح

۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۴۵

 

ای لطف تو بر گناه کاران غفار

کم طاعتم و گناه دارم بسیار

بر ذات تو بازگشتم ای بنده نواز

زین گفت و شنود صد هزار استغفار

۲ بیت
صوفی محمد هروی