انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۱
ای دل ز فلک چرا نیوشی آزرم
هم بادم سرد ساز و با گریهٔ گرم
دلبر ز تو وز ناله کجا گردد نرم
آن را که هزار دیده باشد بیشرم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۲
آخر ز تو چون روی به خون تر دارم
در عشق ز هیچ روی باور دارم
بردار ز روی پرده ورنه پس از این
من پرده ز روی راز دل بردارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۳
از غم صدف دو دیده پر در دارم
وز حادثه پوستین به گازر دارم
دردا که تهی دامنم از زر درست
وز دست شکسته آستین پر دارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۴
در کوی غمت هزار منزل دارم
وز دست تو پای صبر در گل دارم
در راه تو کار سخت مشکل دارم
دل نیست پدید و صد غم دل دارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۵
راز تو ز بیم خصم پنهان دارم
ورنه غم و محنت تو چندان دارم
گویی که ز دل نداریم دوست همی
آری ز دلت ندارم از جان دارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۶
نه در غم عشق یار یاری دارم
نه همنفسی نه غمگساری دارم
بس خسته نهان و آشکاری دارم
یارب چه شکسته بسته کاری دارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۷
ای دل ز وصال تو نشانی دارم
وی جان ز فراق تو امانی دارم
بیچاره تنم همه جهان داشت به تو
واکنون به هزار حیله جانی دارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۸
من با تو که عشق جاودانی دارم
یک مهر و هزار مهربانی دارم
با من صنما چو زندگانی نکنی
من بیتو بگو چه زندگانی دارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۹
نام تو نویسم ار قلم بردارم
کوی تو گذارم چو قدم بردارم
جز روی ترا نبینم ای جان جهان
در عمر خود ار دیده ز هم بردارم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۰
در کار تو هر روز گرفتارترم
غمهای ترا به جان خریدارترم
هر روز به چشم من نکو رویتری
هرچند که بیش بینمت زارترم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۱
بفروختمت سزد به جان باز خرم
ارزان بفروختم گران باز خرم
باری خواهم ز دوستان ای دلبر
تا بو که ز دشمنان ترا باز خرم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۲
من بنده که کمتر سگ کویت باشم
این بس باشد که مدحگویت باشم
اقبال نیم که سال و ماه و شب و روز
واجب باشد که پیش رویت باشم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۳
بینم دل خویش گر دهانت اندیشم
یابم تن خویش گر میانت اندیشم
یادم ناید ز سر به جان و سر تو
الا که ز خاک آستانت اندیشم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۴
خوار و خجلم خوار و خجل باد دلم
آسیمهسر و پای به گل باد دلم
در دست غمم اسیری از دست دلست
چونان که منم، اسیر دل باد دلم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۵
بر چرخ رسید از تو دم سرد دلم
بر دامن غم فشاندهٔ گرد دلم
خون دلم از دیده بپالود دلم
دردا دل فارغ تو از درد دلم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۶
ای خورده به واجبی چو مردان غم علم
در تحت تصرف تو بیش و کم علم
در عمر دمی نازده الا دم علم
هم عالم عالمی هم عالم علم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۷
پر شد ز شراب عشق جانا جامم
چون زلف تو برهم زده گشت ایامم
در عشق تو این بود مراد و کامم
کز جملهٔ بندگان نویسی نامم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۸
در خدمت تست عقل و هوش و جانم
گر پیش برون روم ور از پس مانم
اقبال نیم که سال وماه و شب و روز
واجب باشد که در رکابت رانم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۹
ای دل چو به غمهای جهان درمانم
از دیده سرشکهای خونین رانم
خود را چه دهم عشوه یقین میدانم
کاندر سر دل شود به آخر جانم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۰
شبها چو ز روز وصل او یاد کنم
تا روز هزار گونه فریاد کنم
ترسم که شب اجل امانم ندهد
تا باز به روز وصل دل شاد کنم
![انوری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/anvari.gif)