گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۱ - در مذمت کیمیاگری و صنعت اکسیر

 

علم دین کیمیاست خاقانی

کیمیائی سزای گنج ضمیر

مس زنگار خورده داری نفس

از چنین کیمیات نیست گزیر

جز از این هرچه کیمیا گویند

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۲ - در تحسر مرگ رشید فرزند خود

 

ای خواجه حساب عمر برگیر

زین خط دو رنگ شام و شبگیر

جز خط مزور شب و روز

حاصل چه ازین سرای تزویر

خوانی است جهان و زهر، لقمه

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۳

 

من خدمت تو کردم و تو حق شناس نه

الحق خیال توست به جای تو حق شناس

از ده خیال تو که به ده شب به تو رسید

بر دل هزار منت و بر دیده صد سپاس

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۴

 

منه غرامت خاقانیا نهاد فلک را

ببین فلک به چه ماند در آن نهاد که هستش

فلک به مسخرهٔ مست پشت خم ز فتادن

ز زخم سیلی مردان کبود گردن پستش

به شب هزار پسر جرعه ریخته به سرش بر

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۵ - در رثاء جمال الدین ابوجعفر محمدبن علی بن منصور اصفهانی وزیر قطب الدین صاحب موصل

 

جمال صفاهان نظام دوم

که گیتی سیم جعفر انگاشتش

چو قحط کرم دید در مرز دهر

علی‌وار تخم کرم کاشتش

دهان جهان نالهٔ آز داشت

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۶

 

هر کجا از خجندیان صدری است

ز آتش فکرت آب می‌چکدش

خاصه صدر الهدی جلال الدین

کز سخن در ناب می‌چکدش

آتش موسی آیدش ز ضمیر

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۷ - در مرثیهٔ وحید الدین پسر عم خود

 

جان عطارد از تپش خاطر وحید

چونان بسوخت کز فلک آبی نماندش

جان وحید را به فلک برد ذو الجلال

تا هم فلک به جای عطارد نشاندش

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۸

 

ریت حق ببر معتزلی

دیدنی نیست، ببین انکارش

معتقد گردد از اثبات دلیل

نفی لاتدرکه الابصارش

گوید از دیدن حق محرومند

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۹

 

زین خام قلتبان پدری دارم

کز آتش آفرید جهاندارش

هم‌زاد بود آزر نمرودش

استاد بود یوسف نجارش

هم طبع او چو تیشه تراشنده

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۰ - در مرثیهٔ اهل بیت خود

 

دل درد زده است از غم زنهار نگه دارش

کو میوهٔ دل باری بر بار نگه دارش

گفتی که به درد دل صبر است طبیب اما

امروز طبیبت شد بیمار نگه دارش

ای صبر توئی دانم پروانهٔ کار دل

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۱

 

هر کو در نقص دید در خود

کامل‌تر اهل دین شمارش

وان کایت جهل بست بر خود

فرزانهٔ راستین شمارش

هرکو هنری است و عیب خود گفت

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۲

 

جدلی فلسفی است خاقانی

تا به فلسی نگیری احکامش

فلسفه در جدل کند پنهان

وانگهی فقه برنهد نامش

مس بدعت به زر بیالاید

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۳ - خاقانی این قطعه را به جواب فیلسوف فرستاد

 

گنج فضائل افضل ساوی شناس و بس

کز علم مطلق آیت دوران شناسمش

استاد حکمت آمد و شاگرد حکم دین

کز چند فن فلاطن یونان شناسمش

چون عقل و جان عزیز و غریب است لاجرم

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۴

 

ای خداوند بنده خاقانی

عذر خواه است عذر او بنیوش

آنچه خود می‌کنی ز فضل مگوی

و آنچه او می‌کند ز جرم بپوش

هر دو فرموش کن که مرد کریم

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۵

 

سفره‌ای و بر او چو سفرهٔ گل

از برون سرخ و از درون زردیش

خواجه شد هندوی غلامی ترک

تا وفا دارد از جوان مردیش

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۶

 

من که خاقانیم نموداری

مختصر دیده‌ام ز طالع خویش

گرچه هر کوکب سعادت بخش

برگذر دیده‌ام ز طالع خویش

بیت اولاد و بیت اخوان را

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۷

 

خاقانیا به سائل اگر یک درم دهی

خواهی جزای آن دو بهشت از خدای خویش

پس نام آن کرم کنی ای خواجه برمنه

نام کرم به دادهٔ روی و ریای خویش

بر دادهٔ تو نام کرم کی بود سزا

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۸

 

به خدائی که کرد گردون را

کلبهٔ قدرت الهی خویش

که ندیدم ز کارداری عشق

هیچ سودی مگر تباهی خویش

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۹

 

چشم بر کار دوست دار چنان

که غیوران بر اهل پردهٔ خویش

رشک بر دوست برفزونتر از آنک

بر زن اختیار کردهٔ خویش

جنس زن یابی و نیابی کس

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲۰

 

روز عمر آمد به پیشین ای دریغ

کار بر نامد به آئین ای دریغ

سینه چون صبح پسین خواهم درید

کآفتاب آمد به پیشین ای دریغ

سخت نومیدم ز امید بهی

[...]

خاقانی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۸
sunny dark_mode