گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

هر کار که کردند، ضرر روی ضرر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این مجلس چارم به خدا ننگ بشر بود!

دیدی چه خبر بود؟

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

یعقوب خر بارکش این دو نفر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این دوره چه گویم، که مضارش چقدر بود؟

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

یک ملتی از این دو نفر، خون به جگر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

صد شکر که عمرش، چو زمانه بگذر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

هر روز سر سفره اشراف، دمر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

ده مژده که عمر وکلا، عمر سفر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

ریدی به سر هر چه که عمامه به سر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

بگذشت دگر، مدتی ار محشر خر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

چون چاره اش آسان، دو سه من یونجه تر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

آن فتنه ز مشروطه، شکاننده کمر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

چون موش، مدام از پی دزدیدن زر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

در بی شرفی، عبرت تاریخ سیر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

عریان شود آن کس که از آن راهگذر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

زین دزد که دزدیش، از اندازه به در بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این جنده زن، افسرده تر از خفته ذکر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

بر مردم ایران، به خدا نور بصر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

ویران نشده دزدگه و مرکز شر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

دستور ز لندن بد و با دست بقر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode