گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱

 

بکرده راست با مزمار شهرود

بکرده راست با بربط ربابا

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲

 

چون قلم بست او میان در هجو تو لیکن دهانش

چون دوات از گفته‌های خویشتن پر لوش باد

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳

 

هر که را شاه جهان بردارد و بنوازدش

در سخا گر قطره‌ای باشد چو صد دریا شود

آن نمی‌بینی که در باغ و چمن از خارها

در بهاران ز ابر نیسانی چه گل پیدا شود

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴

 

آهو با شیر کی تواند کوشید

جوجگک با باز کی تواند پرید

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵

 

زده به بزم تو رامشگران به دولت تو

گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶

 

درع بش، آتش جبین، گنبد سرین و آتش کتف

مشک دم، عنبر خوی و شمشاد موی و سر و یال

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷

 

گر ندانی ز زاغور بلبل

بنگرش گاه نغمه و غلغل

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۸

 

آرغده بر ثنای تو جان منست از آنک

پروردهٔ مکارم اخلاق تو منم

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۹

 

چو رستم گشت در کوشش، چو حاتم گشت در بخشش

چو لقمان گشت در حکمت، چو سلمان گشت در عرفان

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰

 

مهرهٔ ناچخ بکوبد مهره‌های گردنان

نشتر ناوک بکاود عرق‌های سهمگین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱

 

نوآیین مطربان داریم و بربط‌های گوینده

مساعد ساقیان داریم و ساعدهای چون فله

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۲

 

عجب دلتنگ و غمخوارم، ز حد بگذشت تیمارم

تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳

 

ز کین تو غمناک گردد عدو

ز داشاب تو شاد گردد ولی

منوچهری