آن جرم پاک چیست چو ارواح انبیا

چون روح بالطافت و چون عقل باصفا

از باد همچو جوشن و از آفتاب تیغ

از شبه همچو آینه وز لطف چون هوا

نازک دلی لطیف که از جنبش نسیم

[...]

زهی به مشرق و مغرب رسیده انعامت

شکوه خطبه و سکه زحشمت نامت

ز تست نصرت اسلام از آن فلک خوانده است

حسام دولت و دین و علاء اسلامت

بزرگ سایه یزدان و آفتاب ملوک

[...]

درین مقرنس زنگار خورده دود اندود

مرا به کام بداندیش چند باید بود

به آه ازاین قفس آبگون برآرم گرد

به اشک از ین کره آتشین برآرم دود

به منجنیق بلا پشت عیش من بشکست

[...]

تا جهانست شاه صفدر باد

تخت او با فلک برابر باد

آستانش که کعبه کرمست

از لب سرکشان مجدر باد

شاه فخرالموک دولت بخش

[...]

ای کرده تو بر ملک تکبر

وی کرده فلک بتو تفاخر

ای پایه منصب رفیعت

بر تر ز تصرف تفکر

از قدر تو چرخ در ترفع

[...]

حبذا ای نسیم جان پرور

وی مبارک پی خجسته ا ثر

ای زفر تو خاک دیبا پوش

وی زدست تو آب جوشنگر

ای نه نساج و حله باف چمن

[...]

زهی ز رای تو روشن جهان تیغ و قلم

فلک بدست تو داده عنان تیغ و قلم

قوام دین سر احرار و اختیار ملوک

که نیست جز تو کسی قهرمان تیغ و قلم

توئی که هستی از گوهر سخا و کرم

[...]