غزل شمارهٔ ۵۱۱
چشم ما خوش چشمهٔ آبی به هر سو می رود
این چنین آب خوشی پیوسته بر رو می رود
می رود عمر عزیز من به عشق روی او
دلخوشم از عمر خود زیرا که نیکو می رود
دل طواف کعبهٔ وصلش بدان جوید مدام
در بیابان فراق او به پهلو می رود
آفتابست او و عالم سایهٔ آن آفتاب
هر کجا او می رود این سایه با او می رود
در ازل نقش خیال او به دیده بسته ام
تا ابد نقشی چنین از چشم ما چو می رود
یک زمانی صحبت او را غنیمت می شمر
زانکه این محبوب ما دیر آمد و زو می رود
بر در خلوتسرای سید ار شاهی رسد
بنده گردد از سر اخلاص آنجو می رود
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.