گنجور

 
۷۸۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۴۶ - رفتن سام به باغ و چگونگی آن با پری‌دخت

 

... چو سام از سراپرده آوا شنید

چو بلبل نوا و فغان برکشید

بزد چنگ و چوبک به کف درگرفت ...

... چو او لهج? پاسبان برگرفت

خروس سحرخوان فغان بر گرفت

چو در قصرش افکند ساز خروش ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۴۷ - غزل خواندن سام بر در حرم‌سرای پری‌دخت

 

... یکی گفت مست است و مست خراب

برآرد فغان چون نیابد شراب

یکی گفت ار زان که درویش مست ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۴۸ - غزل خواندن پری‌دخت

 

همان دم پری دخت فغفور چین

به زاری و افغان غزل گفت بین

که آیا مه مهربانم کجاست ...

... بزد چنگ و بگرفت او را عنان

برآورد بر شیر چنگی فغان

که امشب بگو تا کجا بوده ای ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۵۱ - باز آمدن به سر داستان قلواد و قلوش

 

... که شد روی خورشید و مه همچو قیر

فغانش برآمد به چرخ بلند

دو صد تن ز مردان خاور فکند ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۵۳ - بی‌تاب شدن سام در زندان

 

... و یا هندوی دیوکردار بود

فغان را فرو برده قندیل دهر

فرومانده گردون گردان ز سر ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۲ - برگشتن سام از پای قصر و سر به کوه و بیابان گذاشتن

 

... همی گفت و می راند تا صبح گاه

چو مرغ سحرخوان فغان برکشید

جهان مژده صبح صادق شنید ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۴ - رسیدن پری‌دخت به سام و مصاف کردن با او

 

... بیفتاد برخاک و بیهوش شد

پری دخت بر وی فغان برگرفت

تو گفتی به افغان جهان برگرفت

فروریخت از دیده سیلاب زرد ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۵ - باز آمدن به سر داستان عالم‌افروز با سام

 

... سوی آسمان شد ز افسون گری

فغان زد پری دخت کای نامور

مرا برد بدخواه از زین زر ...

خواجوی کرمانی
 
۷۸۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۱ - در شناختن پری‌دخت، دیوزاده را و چگونگی آن

 

... ز کشتی علم سوی صحرا زدند

ز ماهی فغان بر ثریا زدند

نهانی ز هر کس بجستیم باز ...

... رسید او به نزدیک آن کاروان

بتندید وبر زد به ایشان فغان

بگفتا کجایست آن نابکار ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۳ - رزم‌ پری‌دخت با طغان شاه و کشته شدن طغان شاه

 

... روان چون بتابید رخ از طغان

برآورد بر سوی لشکر فغان

که یکسر ز پیکار تابید روی ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۱ - کشته شدن پری‌نوش به دست دیوزاده

 

... روان از پری نوش در شد زمان

برآمد ز جان سپاهش فغان

سبک بارگیها برانگیختند ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۳ - فرار نمودن سام از پیکار و پناه بردن به دیر

 

... یکی هفته با سروران سپاه

ز بهر پسر شد فغانش به ماه

هم از بهر دختر دلش بود تنگ ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۶ - باز آمدن سام به درگاه فغفوره

 

... که بر باد دردی کشان درکشیم

چو مستان عاشق فغان درکشیم

اگر پخته ای پخته را خام ده ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۷ - رفتن سام در شب و دیدن پاسبان، او را و نومید آمدن

 

... نمی گشت کوته ز فرخنده رای

دهل چون فغان بر فلک می کشید

نفیر فلک از فلک می رمید ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۹ - آگاهی یافتن نهنکال و لشکر فرستادن به جنگ سام

 

... نهنکال ازین گفته آمد به جوش

برآورد از دل فغان و خروش

که آیا کدام ابلهی بی خرد ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۹۱ - جنگ کردن سام با فرعین دیو و چگونگی آن

 

... به پیش آمد و پیش دستی نمود

فغان کرد کای نره دیوان جنگ

به سنگ گران سنگ بگشای چنگ ...

... ز زنهار دیوان و از الامان

فغان شان رسیده به هفت آسمان

ز هر سوی دلیری به پیکار بود ...

... ز خون دلیران زدی بحر جوش

برآمد فغانی و شور و غریو

که هیهات از زور سردست نیو ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۹۲ - نیزه زدن سام نریمان بر کشتی بار دیگر

 

... بدین سان یکی جنگ آمد پدید

فغانش همی تا به کیوان رسید

شدند عاجز از جنگ شیران نر ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۹۵ - یاد پری‌دخت کردن سام را

 

... به روز دویم چون که شد چاشتگاه

فغانی ز بالا برآمد به ماه

یکی نعره زد دیدبان دلیر ...

... که تا کی درآید نهنکال دیو

برآرد به رویش فغان و غریو

همی آمد آن دیو مانند کوه ...

خواجوی کرمانی
 
۷۹۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۱ - کشتن دیو را بر آب

 

... که تا بردراند تن دیو خام

نهنکال در دم فغان کرد باز

که ای پهلوان سام گردن فراز ...

خواجوی کرمانی
 
۸۰۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۲ - سخن گفتن سام نریمان با نهنکال دیو ناپاک

 

... همی گفت قلواد یک سرگذشت

که برخاست شور و فغان و غریو

بجستش ز جا خود نهنکال دیو ...

... همه را حلق عدو می گرفت

یکی شور و افغان پدیدار شد

نهیبش سوی چرخ دوار شد ...

... چو با هوش آمد نهنکال دیو

برآورد زور و فغان و غریو

که تا بند را پاره سازد روان ...

... که همچون نهنکال دیوی به زور

ببستم در اینجا به افغان و شور

همه از تو می دانم ای دادگر ...

... ببسته به زنجیرها استوار

سرنگ و فغانی ز لشکر بخاست

که دریا ز افغان ایشان بکاست

بشد سوی چین سام نیرم نژاد ...

... بنوشید آهی ز دل برکشید

فغان آن دم از دست و دل برکشید

که آیا پری دخت ماهم کجاست ...

... چو روز دگر سر برآورد هور

از آن آب دریا به افغان و شور

علمهای زرین برافراشتند ...

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۱۸۰