گنجور

 
۳۴۲۱

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۶۸ - زبان حال علیا مکرمه، سکینه خاتون درماتم علی اصغر

 

... که بر وی ز باد اجل پرده بست

ز افغان آن مرغ باغ امام

برآمد فغان ز آل خیرالانام

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۲۲

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۰ - بریدن سرهای شهیدان

 

... به کردار دریا به جوش آمدند

ز افغان جانسوز آن بانوان

جرس گشت خامش شتر در فغان

سر بانوان زینب مبتلا ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۲۳

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۱ - به خانه بردن خولی

 

... بسوزاند از آتش تابناک

ز افغان آن بانوی مویه گر

گرستند آن بانوان دگر ...

... یکی سوی گردون فرادار گوش

شنو از سروشان فغان و خروش

همه آفرینش پر از ماتم است ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۲۴

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۷ - خطبه ی حضرت ام کلثوم علیه السلام و مخاطبه اش با کوفیان

 

... به سرها همی خاک غم ریختند

به گردون فغان ها برانگیختند

وزآن پس علی ع شاه اهل سجود ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۲۵

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۸۵ - فرستادن ابن زیاد اسرا و سرهای اهل بیت

 

... برفتند با آل خیرالانام

به صحرای نخله خروش و فغان

شنیدند از لشگر جنیان ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۲۶

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۸۸ - جا دادن اسیران آل پیغمبر

 

... زنی چند از آن تخت بر خاستند

به آه و فغان مویه آراستند

ببردند یک یک به سوز و گداز ...

... بریدند زنار آن مردمان

کشیدند در ماتم شه فغان

برفتند با وی بر شاه دین ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۲۷

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۱۰۷ - خواب دیدن هند زن یزید

 

گشودند و آمد ملایک زاوج

به سوی زمین با فغان فوج فوج

به پر خون سرسبط خیرالانام ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۲۸

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۱۱۳ - رفتن بشیر ابن جذلم برای خبر دادن به اهل مدینه به فرمان امام(ع)و باقی آن واقعه

 

... به نزدیک یثرب زده بارگاه

پذیره شویدشس به افغان و آه

فکندند دستار و بر فرق خاک ...

... گریبان دریدند و اندوهگین

زن و مرد افغان بر افراختند

ز پرده عروسان برون تاختند ...

... برهنه سر و مو پریشان تمام

کشیدند صف با فغان و خروش

جگرشان پراز خون و دل پر زجوش ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۳۰

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۰ - گرفتار شدن جاسوس عامربن ربیعه

 

... به تن چارده نامه کردش نهان

چو یغما زده با خروش و فغان

روان می شد از کوفه و ز اتفاق ...

... بپرسید از وی که این حال چیست

فغان تو از دست بیداد کیست

بگفتا که چونم تو بنواختی ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۳۱

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۱ - رفتن سپهدار ابراهیم با مرد جاسوس به سپاه عامربن ربیعه

 

... به سر رفته گر روز ما در جهان

نیاید به پس از خروش و فغان

وگر هستمان زندگانی به جای ...

... ندارم چنین زاری از بیم جان

فغانم از این خواب و بیداری است

زخوابی که دیدم چنین زاری است ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۳۲

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۳۴ - به درک فرستادن مختار، خولی اصبحی را

 

... به سر زد بنالید و بگریست زار

برآورد از دل فغان چون هزار

همه انجمن زار بگریستند ...

الهامی کرمانشاهی
 
۳۴۳۳

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

... گفتم که کنم شکوه ز هجران تو زلفت

در گردنم افتاد و فرو بست فغان را

بسی شمع رخت روز شب خلوتیان است ...

وفایی مهابادی
 
۳۴۳۴

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

ای رخ و زلفت شب تاریک و روز روشن است

بی شب و روز تو روز و شب فغان کار من است

طره مشکین مزن بر هم دگر مشکن دلم ...

وفایی مهابادی
 
۳۴۳۵

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱

 

... نوای ناله مرغی به گوشم آمد دوش

چو دیدم از سر زلف تو دل فغان می کرد

ز ابروی تو عجب مانم ای مسلمان کش ...

وفایی مهابادی
 
۳۴۳۶

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲

 

... بی خود از ناله فریاد دلم وای به من

کاروان رفته و غافل ز فغان جرسم

هیچ کس نیست چو من بی خبر افتاده ز راه ...

وفایی مهابادی
 
۳۴۳۷

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

... می گریم و رو به خاک مالم

می نالم و نشنوی فغانم

رحمی ز وفات بر وفایی ...

وفایی مهابادی
 
۳۴۳۸

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹

 

... نمی دانم چرا در گوش گل باری نخواهد رفت

فغان بلبل مسکین جهان زیر و زبر کرده

نزیبد جز وفایی افسر و تخت وفاداری ...

وفایی مهابادی
 
۳۴۳۹

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

... نه دل قرار بگیرد نه یار عهد پذیرد

فغان ز دست دل بی قرار و یار زبانی

به حال من تو ببخشا که هم تو داروی دردی ...

وفایی مهابادی
 
۳۴۴۰

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مسمطات » شمارهٔ ۱ - تخمیسی از غزل حافظ شیرازی

 

... سعادت کار فرما هر چه یار مهربان گوید

که بلبل در فراق گل به فریاد و فغان گوید

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید ...

وفایی مهابادی
 
 
۱
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۸۱