الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۶۸ - زبان حال علیا مکرمه، سکینه خاتون درماتم علی اصغر
... که بر وی ز باد اجل پرده بست
ز افغان آن مرغ باغ امام
برآمد فغان ز آل خیرالانام
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۰ - بریدن سرهای شهیدان
... به کردار دریا به جوش آمدند
ز افغان جانسوز آن بانوان
جرس گشت خامش شتر در فغان
سر بانوان زینب مبتلا ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۱ - به خانه بردن خولی
... بسوزاند از آتش تابناک
ز افغان آن بانوی مویه گر
گرستند آن بانوان دگر ...
... یکی سوی گردون فرادار گوش
شنو از سروشان فغان و خروش
همه آفرینش پر از ماتم است ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۷ - خطبه ی حضرت ام کلثوم علیه السلام و مخاطبه اش با کوفیان
... به سرها همی خاک غم ریختند
به گردون فغان ها برانگیختند
وزآن پس علی ع شاه اهل سجود ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۸۵ - فرستادن ابن زیاد اسرا و سرهای اهل بیت
... برفتند با آل خیرالانام
به صحرای نخله خروش و فغان
شنیدند از لشگر جنیان ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۸۸ - جا دادن اسیران آل پیغمبر
... زنی چند از آن تخت بر خاستند
به آه و فغان مویه آراستند
ببردند یک یک به سوز و گداز ...
... بریدند زنار آن مردمان
کشیدند در ماتم شه فغان
برفتند با وی بر شاه دین ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۱۰۷ - خواب دیدن هند زن یزید
گشودند و آمد ملایک زاوج
به سوی زمین با فغان فوج فوج
به پر خون سرسبط خیرالانام ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۱۱۳ - رفتن بشیر ابن جذلم برای خبر دادن به اهل مدینه به فرمان امام(ع)و باقی آن واقعه
... به نزدیک یثرب زده بارگاه
پذیره شویدشس به افغان و آه
فکندند دستار و بر فرق خاک ...
... گریبان دریدند و اندوهگین
زن و مرد افغان بر افراختند
ز پرده عروسان برون تاختند ...
... برهنه سر و مو پریشان تمام
کشیدند صف با فغان و خروش
جگرشان پراز خون و دل پر زجوش ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۱۱۵ - زبان حال و ترجمه ی اشعار حضرت ام کلثوم (ع) در درواز ه ی مدینه
... اگر تا قیامت بدی زنده جان
کشیدی ز دل زان مصیب فغان
یکی مادرا سر ز تربت برآر ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۰ - گرفتار شدن جاسوس عامربن ربیعه
... به تن چارده نامه کردش نهان
چو یغما زده با خروش و فغان
روان می شد از کوفه و ز اتفاق ...
... بپرسید از وی که این حال چیست
فغان تو از دست بیداد کیست
بگفتا که چونم تو بنواختی ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۱ - رفتن سپهدار ابراهیم با مرد جاسوس به سپاه عامربن ربیعه
... به سر رفته گر روز ما در جهان
نیاید به پس از خروش و فغان
وگر هستمان زندگانی به جای ...
... ندارم چنین زاری از بیم جان
فغانم از این خواب و بیداری است
زخوابی که دیدم چنین زاری است ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۳۴ - به درک فرستادن مختار، خولی اصبحی را
... به سر زد بنالید و بگریست زار
برآورد از دل فغان چون هزار
همه انجمن زار بگریستند ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹
... گفتم که کنم شکوه ز هجران تو زلفت
در گردنم افتاد و فرو بست فغان را
بسی شمع رخت روز شب خلوتیان است ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
ای رخ و زلفت شب تاریک و روز روشن است
بی شب و روز تو روز و شب فغان کار من است
طره مشکین مزن بر هم دگر مشکن دلم ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱
... نوای ناله مرغی به گوشم آمد دوش
چو دیدم از سر زلف تو دل فغان می کرد
ز ابروی تو عجب مانم ای مسلمان کش ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲
... بی خود از ناله فریاد دلم وای به من
کاروان رفته و غافل ز فغان جرسم
هیچ کس نیست چو من بی خبر افتاده ز راه ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴
... می گریم و رو به خاک مالم
می نالم و نشنوی فغانم
رحمی ز وفات بر وفایی ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹
... نمی دانم چرا در گوش گل باری نخواهد رفت
فغان بلبل مسکین جهان زیر و زبر کرده
نزیبد جز وفایی افسر و تخت وفاداری ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶
... نه دل قرار بگیرد نه یار عهد پذیرد
فغان ز دست دل بی قرار و یار زبانی
به حال من تو ببخشا که هم تو داروی دردی ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مسمطات » شمارهٔ ۱ - تخمیسی از غزل حافظ شیرازی
... سعادت کار فرما هر چه یار مهربان گوید
که بلبل در فراق گل به فریاد و فغان گوید
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید ...