محمد حسن ارجمندی 🌐
شاعر و نویسنده
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
محمد حسن ارجمندی در ۲ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:
در خصوص کلمه معاینه در بیت سوم
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد...........به جان مضایقه با دوستان نه کار منست
گفتنی است این واژه در لغتنامه دهخدا به معنی به چشم دیدن و رویاروی دیدن چیزی را آمده است.
محمد حسن ارجمندی در ۲ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
و ما ابرئ نفسی و لا ازکیها..............که هر چه نقل کنند از بشر در امکان است
مصراع اول بیت آخر این غزل، تلمیح دارد به آیة 53 سورة یوسف که میفرماید:
من خود را از گناه تبرئه نمی کنم؛ زیرا نفس طغیان گر، بسیار به بدی فرمان می دهد مگر زمانی که پروردگارم رحم کند؛ زیرا پروردگارم بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵۳)
گفتنی است عبارت«لا ازکیها» جزء این آیه نیست.
محمد حسن ارجمندی در ۲ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:
در بیت
وفا کردیم و با ما غدر کردند................ برو سعدی که این پاداش آن است
«غدر» به معنی بیوفایی است. از همین ریشه گاه در کلام میگوییم: اوف بر این دنیای غدار یعنی دنیای بیوفا و عهدشکن.
محمد حسن ارجمندی در ۲ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:
زبان ناطقه در وصف شوق نالان است
چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست(حافظ، ص82)
حافظ در این بیت، شوق را صفتی برمیشمارد که زبان ناطقة او-که به هنرهای کلامی آراسته است- از بیان آن ناتوان است چه برسد به قلم سربریدة گزافهگو. حافظ در بیتهای پیشین این غزل، به گونههای مختلف میکوشد یار را وصف کند پس با زبان شوق-به تشبیههای گونهگون- جلوههای زیبا یار را برمیشمارد اما حق مطلب ادا نمیشود پس زبان اعتراف، به عجز و ناله از توصیف شوق خود نسبت به یار میگشاید و قلم را به نشانة تسلیم بالا میگیرد.(از مقاله شوق در دیوان حافظ، نوشته محمد حسن ارجمندی)
محمد حسن ارجمندی در ۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳ - فصل وحدت و شرح عظمت:
سنایی در بیت آخر این فصل اشارهای به امام حسین(ع) و امام علی(ع) میکند و میگوید:
دشمنی حسین از آن جستست / که علی لفظ لامکان گفتست
او در این بیت ریشه دشمنی آل امیه با امام حسین(ع) و شهادت آن حضرت را در اعتقاد عرفانی حضرت علی(ع) جستجو میکند و معتقد است چون حضرت علی(ع) در باور متعالی خود خداوند را فراتر از مکان و تشبیه میدانست و این باور را به پسرانش(حسن و حسین) آموخت و چون دیگران را درک چنین مفهومی میسر نیست، به دشمنی علی و اولاد او برخاستهاند.
محمد حسن ارجمندی در ۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۴۹ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳ - فصل وحدت و شرح عظمت:
«استوی» عبارتی است که در چند آیة قرآن آمده است و بیانگر این مفهوم است که خداوند بر عرش جای گرفت. آیاتی که این عبارت با این مفهوم در آن آمده به قرار زیر است:
الرَّحْمَنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی(آیه 5 سوره طه):خدای رحمان که بر عرش استیلا یافته است
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّمَاءِ(آیه 29 سوره بقره):اوست آن کسی که آنچه در زمین است همه را برای شما آفرید سپس به [آفرینش] آسمان پرداخت
اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ(آیه2سوره رعد):خدا [همان] کسی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید برافراشت آنگاه بر عرش استیلا یافت
إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ(آیه 3 سوره یونس):پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید سپس بر عرش استیلا یافت
الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ(آیه59 سوره فرقان: همان کسی که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش روز آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت
إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ(آیه 54 سوره اعراف):در حقیقت پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش [جهانداری] استیلا یافت
هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ(آیه4سوره حدید):اوست آن کس که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت
ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ (آیه11سوره فصلت):سپس آهنگ [آفرینش] آسمان کرد و آن بخاری بود
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ(آیه32 سوره سجده):خدا کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفرید آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت
همانطور که می بینید در بیشتر این آیات پس از آنکه سخن از آفرینش آسمان و زمین به میان آمده است، عبارت اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ آمده است. مفهومی که سنایی در این فصل به شرح آن مشغول است و از بیت 24 شروع کرده این است که مفهوم اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ را صوری نگیرید. خداوند فراتر از مکان است لذا در مکان(عرش) نمیگنجد. به عبارت دیگر او در این ابیات اعتقاد به لامکان بودن خداوند را فریاد میزند و خواننده را از صورتگرایی و ظاهربینی به دور میدارد و مقام خداوند را فراتر از مکان میداند.