گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

کردم عبور دی ز در شعبهٔ چهار

دیدم که کامران بسردم نشسته است

درپشت میز با علم وطبل و عر و تیز

بهر فنای تودهٔ مردم نشسته است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode