گنجور

 
عطار

هیچ است همه، وسوسهٔ خاطر چند

از هیچ بلا، چند شود ظاهر چند

تو هیچ بُدی و هیچ خواهی گشتن

بر هیچ میانِ این دو هیچ آخر چند

 
sunny dark_mode