گنجور

 
عطار

گر بحرنهای، ز جوش بنشین آخر

بی مشغله و خروش بنشین آخر

گر نام و نشان خویش گویی برگو

ور وقت آمد خوشی بنشین آخر

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode