گنجور

 
مولانا

دوش از سر لطف یار در من نگریست

گفتا بی‌ما چگونه بتوانی زیست

گفتم به خدا چنانکه ماهی بی‌آب

گفتا که گناه تست و بر من بگریست

 
sunny dark_mode