گنجور

 
مسعود سعد سلمان

چون دید که بر عزم سفر دارم رای

آمد به وداعم آن بت روح افزای

سوگند همی داد که از بهر خدای

ای عهد شکسته در سفر بیش مپای

 
sunny dark_mode