گنجور

 
مسعود سعد سلمان

مشکین کله تو گر شبست ای دلدار

خورشید در او چرا گرفته ست قرار

خیره ست در آن کله خرد را دیدار

دیدار بلی خیره بود در شب تار

 
sunny dark_mode