گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

داستانه ظالمی چون خوانداز دفتر کسی

مردوزن بنگر که بر جانش چه نفرینها کنند

پس تو امروز آن مکن کو کرددی از ظلمها

ورنه آن نفرین همه بر جان تو فردا کنند

 
sunny dark_mode