گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

تیری ز کمانخانه ابروی تو جست

دل پرتو وصل را خیالی بر بست

خوشخوش زدلم گذشت و میگفت بناز

ما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست

 
sunny dark_mode