گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت

مسکین دلِ رنجورِ من از درد گداخت

گویا که ز روز‌گار دردی دارد

این درد که در پای تو خود را انداخت

 
sunny dark_mode