گنجور

 
طغرل احراری

تا زیر و بم نغمه مضراب تو ساز است

آهنگ نوایت همه از پرده ناز است

جز آهن غم کی بود اسباب فتوحت

در قفل حقیقت که کلیدش ز مجاز است!

دشمن بود ای دوست به هر کس نتوان گفت

اسرار غم عشق که بی‌محرم راز است!

ره نیست به گرد حرم یار کسی را

در بادیه عشق بسی شیب و فراز است

هرکس کند از مشرب خود پیش تو اظهار

ساغر به تماشا و صراحی به نماز است

کوتاه نمود از همه سودای جهانم

زلف تو که سرمایه یک عمر دراز است

عکس تو که چون شوخی پرواز کبوتر

مانند نگه جلوه‌گر دیده باز است

طغرل چه خوش است معنی این مصرع حافظ

رخساره محمود کف پای ایاز است!

 
sunny dark_mode