گنجور

 
سنایی

عقلی که ز لطف دیدهٔ جان پنداشت

بر دل صفت ترا به خوبی بنگاشت

جانی که همی با تو توان عمر گذاشت

عمری که دل از مهر تو بر نتوان داشت

 
sunny dark_mode