گنجور

 
سنایی

روح مجرد شد خواجه زکی

گام چو در کوی طریقت نهاد

خواست که مطلق شود از بند غیر

دست به انصاف و سخا بر گشاد

دادهٔ هر هفت فلک بذل کرد

زادهٔ هر چار گهرباز داد

 
sunny dark_mode