گنجور

 
صائب تبریزی حافظ

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها صائب تبریزی مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:


  1. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹

    صائب تبریزی (بیت ۱۵): صائب این آن غزل حافظ شیرین سخن است - کای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار

    حافظ (بیت ۱): ای صبا نَکهَتی از خاکِ رَهِ یار بیار - بِبَر اندوهِ دل و مژدهٔ دلدار بیار

  2. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵

    صائب تبریزی (بیت ۱۶): این آن غزل که حافظ شیراز گفته است - زان بحر قطره ای به من خاکسار بخش

    حافظ (بیت ۶): ای آن که رَه به مشربِ مقصود بُرده‌ای - زین بحر، قطره‌ای به منِ خاکسار بخش

  3. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴۸ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵

    صائب تبریزی (بیت ۹): جواب آن غزل حافظ است این صائب - که کس مباد ز کردار ناصواب خجل

    حافظ (بیت ۱): به وقت گُل شدم از توبهٔ شراب خَجِل - که کَس مباد ز کِردارِ ناصَواب خَجِل

  4. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶۷ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶

    صائب تبریزی (بیت ۱۶): صائب این آن غزل حافظ والا گهرست - که درین بحر کرم غرق گناه آمده‌ایم

    حافظ (بیت ۵): لنگرِ حِلمِ تو ای کِشتیِ توفیق کجاست؟ - که در این بحرِ کَرَم غرقِ گناه آمده‌ایم

  5. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۹۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰

    صائب تبریزی (بیت ۹): شرمی از حافظ شیراز نداری صائب؟ - این چنین تیغ زبان آخته‌ای یعنی چه؟

    حافظ (بیت ۵): سخنت رمزِ دهان گفت و کمر سِرّ میان - وز میان تیغ به ما آخته‌ای یعنی چه؟

  6. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۱۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸

    صائب تبریزی (بیت ۱۱): صائب این آن غزل حافظ مشکین نفس است - بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری

    حافظ (بیت ۵): بوی جان از لب خندان قدح می‌شنوم - بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۴:دریا بغل گشاده به ساحل نهاد روی - دیگر کدام سیل گسسته است بند را؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۴۷۳:بسیار آشنا به نظر جلوه می‌کنی - ای گل مگر ز دیدهٔ من آب خورده‌ای؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲۹:تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ - از نقش پای راهروان رهنما کنی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می - طامات تا به چند و خرافات تا به کی


  2. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۵:دَه دَر شود گشاده، شود بسته چون دَری - انگشت، تَرجُمانِ زبان است، لال را


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری


  3. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۹:در گردش آورید می لعل‌فام را - زین بیش خشک لب مپسندید جام را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۷:در گردش آورید می لعل فام را - زین بیش خشک لب مپسندید جام را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۹:شد استخوان ز دورِ فلک توتیا مرا - باری دگر نماند درین آسیا مرا


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:صوفی بیا که آینه صافیست جام را - تا بنگری صفای می لعل‌فام را


  4. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۴:فغان، که هم‌چو قلم، نیست از نگون‌بختی - به‌غیرِ روسیـَهی، حاصل از سجود، مرا

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۴۱:گران نیم به خریدار از سبکروحی - به سیم قلب، چو یوسف توان خرید مرا

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۷۵:هزار لطف طمع داشتم ز ساده‌دلی - نکرد چشم تو ممنون به یک نگاه مرا

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۸۲:اگر تو دامن خود را به دست ما ندهی - ز دست ما نگرفته است کس گریبان را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۹۰:به یک کرشمه که در کارِ آسمان کردی - هنوز می‌پَرَد از شوق، چَشمِ کوکب‌ها

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۴۷۷:ز ناله‌های غریبانه منع ما نکنی - اگر دل شبی از کاروان جدا افتی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۵۲۷:زمین، سرای مصیبت بود، تو می‌خواهی - که مشت خاکی ازین خاکدان به سر نکنی؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می - علاج کی کنمت آخرالدواء الکی


  5. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۲۴:در عالم فانی که بقا پا به رکاب است - گر زندگی خضر بود، نقش بر آب است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۶:چشم تو عجب نیست اگر مست و خراب است - کز روی عرقناک تو در عالم آب است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۷:بر هر که نظر می فکنم مست و خراب است - بیداری این طایفه خمیازه خواب است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۸:در عالم فانی که بقا پا به رکاب است - گر زندگی خضر بود نقش بر آب است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۹:جمعیت جسم از نفس پا به رکاب است - شیرازه مجموعه ما موج سراب است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۴۳:از روی عرقناک تو خورشید کباب است - آتش ز تماشای تو یک چشم پر آب است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۴۴:از پرده شرم تو دلم داغ و کباب است - بر روی شکر گر همه شیرست نقاب است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:ما را زِ خیالِ تو چه پروایِ شراب است؟ - خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است


  6. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۲:ذوق نظارهٔ گل در نگه پنهان است - ای مقیمان چمن، رخنهٔ دیوار کجاست ؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۴:خار خاری به دل از عمر سبکرو مانده است - مشت خار و خسی از سیل به ویرانه به جاست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۸:رَفتن از عالَمِ پُرشور، بِه از آمدن است - غنچه، دل‌تَنگ به باغ آمد و؛ خندان، برخاست!

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۴:جوی شیر از جگرِ سنگ بُریدن، سهل است - هرکه بر پای هوس تیشه زند، کوه‌کَن است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۲۳:غفلت پیریم از عهد جوانی بیش است - خواب ایام بهارم به خزان افتاده است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۴۱:نفس سوختهٔ لاله، خطی آورده است - از دل خاک، که آرام در آن‌جا هم نیست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۱:چهره صاف تو آیینه اندیشه نماست - جان ز سیمای تو چون آب ز گوهر پیداست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲۱:از لب خشک صدف ریزش نیسان پیداست - خشکی بحر ز سر پنجه مرجان پیداست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۷۲:سبزه خط تو راه دل آگاه زده است - این چه خضرست ندانم که مرا راه زده است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست - می ز خُمخانه به جوش آمد و می‌باید خواست


  7. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۵۶:به هر چه دست زنی، می‌توان خمار شکست - زمین میکدهٔ ما به آب نزدیک است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۵۳:اگر ز اهل دلی، فیص آسمان از توست - که شیشه هر چه کند جمع، بهر پیمانه است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۰۸:درین بساط، به جز شربت شهادت نیست - میی که تلخی مرگ از گلو تواند شست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷۹:همان زمانکه فلک تیغ بر میان تو بست - گرفت صبح سر آفتاب را به دو دست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۱:به آسمان نرسد هر که خاک پای تو نیست - فرو رود به زمین هر که در هوای تو نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:شکفته شد گل حَمرا و گشت بلبل مست - صَلایِ سرخوشی، ای صوفیانِ باده پرست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست - که مونسِ دمِ صبحم، دعایِ دولتِ توست


  8. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۵:سیل درماندهٔ کوتاهی دیوار من است - بی سرانجامی من خانه نگهدار من است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۰:این چه لطف است که با یار وفادار من است - که به من همسفر و خانه نگهدار من است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۱:عشق سرمایه تسکین دل زار من است - خانه پرداز جهان خانه نگهدار من است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۲:سیل درمانده کوتاهی دیوار من است - بی سرانجامی من خانه نگهدار من است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۳:مانع مستی غفلت دل هشیار من است - پادشاه شب من دیده بیدار من است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱:لعلِ سیرابِ به خون تشنه لب یار من است - وز پی دیدنِ او دادنِ جان کار من است


  9. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۷۵:مرا ز پیر خرابات نکته‌ای یادست - که غیر عالم آب آنچه هست بر بادست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶۶:مرا ز پیر خرابات این سخن یادست - که غیر عالم آب آنچه هست بر بادست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶۷:مرا ز پیر خرابات نکته ای یادست - که غیر عالم آب آنچه هست بر بادست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۱۸:زبان شانه درازست بر سر عالم - به این که خدمت زلف تو حق شمشادست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست - مرا فِتاد دل از ره، تو را چه اُفتادست؟

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست - بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست


  10. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۴۳:نه همین موج ز آمد شد خود بی خبرست - هیچ کس را خبر از آمدن و رفتن نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست - که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز الست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:زلف‌آشفته و خِوی‌کرده و خندان‌لب و مست - پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست


  11. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۱۴:دل دیوانهٔ من قابل زنجیر نبود - ورنه کوتاهی ازان زلف گرهگیر نبود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶۸:دل دیوانه من قابل زنجیر نبود - ورنه کوتاهی ازان زلف گرهگیر نبود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹:قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود - ور نه هیچ از دلِ بی‌رحمِ تو تقصیر نبود


  12. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۹۷۱:ز گاهواره تسلیم کن سفینهٔ خویش - میان بحر بلا در کنار مادر باش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲۳:رود چگونه به این ضعف کار من از پیش ؟ - که من به پای نسیم سحر روم ازخویش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲۴:مخور چو لاله و گل، روی دست ساغر عیش - که در رکاب نسیم فناست دفتر عیش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:دلم رمیده شد و غافلم منِ درویش - که آن شِکاریِ سرگشته را چه آمد پیش

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۵:به جد و جهد چو کاری نمی‌رود از پیش - به کردگار رها کرده بر مصالح خویش


  13. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۹۸۴:گرانی می‌کند بر خاطرش یادم، نمی‌دانم - که با این ناتوانی چون توانم رفت از یادش؟!

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۷۷:مکن با ارتکاب جرم اظهار پشیمانی - چه لازم با دروغ آمیختن آلوده دامانی؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۷۸:کرامت کن مرا ای ابر رحمت چشم گریانی - که از هر خنده بر دل می رسد زخم نمایانی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۷۶:دل هر کس که از خورشید ایمان گشت نورانی - بود از اشک دایم کار چشمش سبحه گردانی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۴۷:دل هر کس که از خورشید ایمان گشت نورانی - بود از اشک دایم کار چشمش سبحه گردانی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۰:عتاب گلرخان در پرده دارد لطف پنهانی - که گل‌ها می‌توان چید از بهار غنچه پیشانی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی - که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی


  14. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۰۸:عالم بیخبری بود بهشت آبادم - تا به هوش آمدم از عرش به فرش افتادم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۱۳:عالم بیخبری بود بهشت آبادم - تا به هوش آمدم از عرش به فرش افتادم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۱۴:بیخودی داشت ز فکر دو جهان آزادم - تا به هوش آمدم از عرش به فرش افتادم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم - ناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیادم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:فاش می‌گویم و از گفتهٔ خود دلشادم - بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم


  15. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۸۱:از بس نشان دوری این ره شنیده‌ام - انجام را تصور آغاز می‌کنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم - لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم


  16. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۰۷:جای شادی نیست زیر این سپهر نیلگون - خنده در هنگامهٔ ماتم نمی‌باید زدن

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۴۰۰:دامن فانوس آن وسعت ندارد، ور نه من - گریه‌ها دارم چو شمع انجمن در آستین

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۸۶:با لب او کار دندان می کند سین سخن - زین سبب کم حرف افتاده است آن شیرین دهن

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۸۷:شد ز پیری ها مرا گوش گران مهر دهن - چون زبان آور شوم چون بسته شد راه سخن؟


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۲:سَروَرِ اَهلِ عَمایِم، شمعِ جمعِ انجمن - صاحبِ صاحب‌قَران، خواجه قوام‌الدین حَسَن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن - مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن


  17. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۱۴:خوش است فصل بهاران شراب نوشیدن - به روی سبزه و گل همچو آب غلتیدن

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲۲:مرا که دست به خواب است وقت گل چیدن - چه دل گشایدم از گرد باغ گردیدن؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲۳:زکات صحت جسم است خسته پرسیدن - نگاهبانی عمرست پیش پا دیدن

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲۴:خوش است فصل بهاران شراب نوشیدن - به روی سبزه و گل همچو آب غلطیدن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن - منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن


  18. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۲۷:دل را به آتش نفس گرم آب کن - ای غافل از خزان، گل خود را گلاب کن

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۷۲:دل را به آتش نفس گرم آب کن - ای غافل از خزان گل خود را گلاب کن

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۷۳:ساقی دمید صبح قدح پر شراب کن - از روی گرم خود بط می را کباب کن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵:گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن - یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن - دور فلک درنگ ندارد شتاب کن


  19. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۳۰:فریب شهرت کاذب مخور چو بیدردان - به جای تربت مجنون مرا زیارت کن!

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۱۲:زهی ز صافی چشم تو چشم جان روشن - نسیم پیش خرام تو بوی پیراهن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طرب‌انگیز گشت و توبه‌شکن - به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن


  20. صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۴۵۳:بیگانگی ز حد رفت، ساقی می صفاده - ما را ز خویش بستان، خود را دمی به ما ده

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۴۱:بیگانگی ز حد رفت ساقی می صفا ده - ما را ز خویش بستان خود را دمی به ما ده


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۸:عید است و موسم گل، ساقی بیار باده - هنگام گل که دیده بی می قدح نهاده


  21. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰:حاجت دام و کمندی نیست در تسخیر ما - گردش چشمی بود بس حلقه زنجیر ما

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:تن به بیماری دهد چشمش پی تسخیر ما - لنگ سازد خویش را آهوی آهوگیر ما

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۱:سر به دیوار ندامت می زند تدبیر ما - راه بیرون شد ندارد کوچه زنجیر ما


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما - چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما


  22. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:سپند از مردم چشم است حسن عالم آرا را - که نیل چشم زخم از عنبر ساراست دریا را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۱:ز سرسبزی حیات جاودان بخشد تماشا را - به آب زندگی پرورده اند آن سرو بالا را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲:به هر نوعی که می خواهد دلت بشکن دل ما را - که از مستان نمی گیرند خون جام و مینا را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ - محرک نیست حاجت، گرد سر گردیدن ما را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:نمی گردد کف بی مغز مانع سیر دریا را - سفیدی جامه احرام باشد دیده ما را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵:به خاموشی محیط معرفت کن جان گویا را - به جان بی نفس چون ماهیان کن سیر دریا را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۵۴:به احسان همتم می‌کرد قارون اهل دنیا را - اگر می‌بود ممکن خرج کردن دخل بی‌جا را!


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:اگر آن تُرکِ شیرازی به‌دست‌آرد دل ما را - به خال هِندویَش بَخشَم سمرقند و بُخارا را


  23. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۵:مدار از منزل‌آرایان طمع معماری دل‌ها - که وسعت رفت از دست و دل مردم به منزل‌ها

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۶:به یک پیمانهٔ می، کرد ساقی حل مشکل‌ها - به یک ناخن، گره وا کرد ماه عید از دل‌ها

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۷۶:شود زیر و زبر مجموعه خاطر ز محفل‌ها - ز جمعیت پریشان می‌شود سی پاره دل‌ها


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها - که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها


  24. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۱:وصل و هجرست یکی چشم و دل حیران را - که زر و سنگ تفاوت نکند میزان را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:تازه دارد دل من خار و خس مژگان را - این سفالی است که سیراب کند ریحان را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۳:مژه مانع نشود اشک سبک جولان را - دامن بحر به فرمان نبود مرجان را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۴:میزبانی که ز جان سیر کند مهمان را - چه ضرورست که آراسته سازد خوان را؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:رونق عهد شباب است دگر بُستان را - می‌رسد مژدهٔ گل بلبل خوش‌الحان را


  25. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:تا به کی در ته زنگار بود خنجر ما؟ - چند باشد چو زره زیر قبا جوهر ما؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۰:هست پیوسته به دریای کرم گوهر ما - چه کند خشکی عالم به دماغ تر ما؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۵:تا به کی دور بود سایه ابراز سر ما؟ - خشک باشد لب ما چون جگر ساغر ما


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱:ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما - بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما


  26. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴:کمال حسن کجا، دیده پر آب کجا؟ - شکوه بحر کجا، خیمه حباب کجا؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا - ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا به کجا


  27. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۳:چه می کنند حریفان عشق صهبا را؟ - که آتش از دل خویش است جوش دریا را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴:فکنده ایم به امروز کار فردا را - ازین حیات چه آسودگی بود ما را؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۵:چه نسبت است به گردنکشی مدارا را؟ - قدح خراج به گردن نهاد مینا را

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۰:(مده ز دست درین فصل جام صهبا را - که موج لاله به می شست روی صحرا را)


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را - که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را


  28. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۵:آن را که نیست وسعت مشرب درین سرا - در زندگی به تنگی قبرست مبتلا


    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:چشم و چراغ جمع رسل هادی سبل - سلطان چار بالش ایوان اصفیا


  29. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۳:هرگز تهی ز خون جگر نیست جام ما - داغ است آفتاب ز ماه تمام ما


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:ساقی به نورِ باده برافروز جامِ ما - مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما


  30. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۸:آن کس که داد پیوند با کاه کهربا را - خواهد به هم رسانید جانهای آشنا را


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:دل می‌رود ز دستم صاحب‌دلان خدا را - دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا


  31. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۹:باده روشن کز او شد دیده ساغر پر آب - می شود نور علی نور از فروغ ماهتاب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۰:از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب - آفتابی می شود رنگش ز سیر ماهتاب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۱:از تهیدستی است در مغز چنار این پیچ و تاب - چشم ظاهربین ز بی دردی کند جوهر حساب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۲:حسن آن لبهای میگون بیش گردد در عتاب - می دواند ریشه در دل از رگ تلخی شراب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۳:صبح روشن شد، بده ساقی می چون آفتاب - تا به روی دولت بیدار برخیزم ز خواب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۴:می نماید چشم شوخ از پرده شرم و حجاب - برق عالمسوز را مانع نمی گردد سحاب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۵:بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب - خواب من بیداری و بیداریم گشته است خواب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۱:در محیط عشق باشد از سر پر خون حباب - باشد این دریای خون آشام را گلگون حباب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات ترکی » غزل شمارهٔ ۲:عاشقین گوز یاشینه رحم ایله مز اول آفتاب - آغلاماق ایلن آپارماز اود الیندن جان کباب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در صفت گرما و مدح شاه عباس دوم:بس که شد تفسیده عالم از فروغ آفتاب - چون پر پروانه می سوزد کتان در ماهتاب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - در مدح نواب ظفرخان:این چنین هجران اگر دارد مرا در پیچ و تاب - زود خواهد خیمه عمرم شدن کوته طناب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵:گریه مستانه بی‌مِیْ می‌کند ما را خراب - سیل بیکارست چون از خود برآرد خانه آب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۶:از ترحم حسن جولان می‌نماید در نقاب - ساقی از بی‌ظرفی ما می‌کند در باده آب

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۷:می‌شود در دور خط عاشق ز جانان کامیاب - بیشتر گردد دعا در دامن شب مستجاب


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت می‌دمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب


  32. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۱:خال یا در گوشه چشم است یا کنج لب است - از مکان ها دزد را دایم کمینگه مطلب است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:آن شبِ قدری که گویند اهلِ خلوت امشب است - یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟


  33. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۱:ذره تا خورشید دارد چشم بر انعام دوست - تا که را از خاک بردارد دل خودکام دوست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:مرحبا ای پیکِ مشتاقان بده پیغامِ دوست - تا کُنم جان از سرِ رغبت فدای نامِ دوست


  34. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۷:هیچ لب زیر فلک بی ناله جانکاه نیست - تار و پود عالم امکان به غیر از آه نیست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۸:دلبر از دل نیست غافل، دل اگر آگاه نیست - شاه با تخت است دایم، تخت اگر با شاه نیست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۹:روی هفتاد و دو ملت جز در آن درگاه نیست - عالمی سرگشته اند و هیچ کس گمراه نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست - در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست


  35. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۳:تلخ شد عشرتم آن لعل شکربار کجاست؟ - دلم از کار شد آن غمزه پر کار کجاست؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:ای نسیمِ سحر، آرامگَهِ یار کجاست؟ - منزلِ آن مَهِ عاشق‌کُشِ عَیّار کجاست؟


  36. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۶:نفس سوخته شمع سر بالین من است - مهر خاموشی من جام جهان بین من است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است - غمِ این کار نشاطِ دلِ غمگینِ من است


  37. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۹:عقل نخلی است خزان دیده که ماتم با اوست - عشق سروی است که سرسبزی عالم با اوست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:آن سیه‌چرده که شیرینیِ عالم با اوست - چشمِ میگون لبِ خندان دلِ خرم با اوست


  38. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۹:جگر لاله سیه مست ز میخانه کیست - مستی نرگس مخمور ز پیمانه کیست؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷:یا رب این شمع دل افروز ز کاشانهٔ کیست؟ - جانِ ما سوخت، بپرسید که جانانهٔ کیست؟


  39. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۶:خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست - تشنه لعل تو روشن گهری نیست که نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست - مِنَّت خاکِ درت بر بصری نیست که نیست


  40. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۸:مهلت دور سبکسیر جهان اینهمه نیست - توشه بردار و روان شو که زمان اینهمه نیست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۹:برگ عیش چمن ای غنچه دهان اینهمه نیست - دولت ابر بهار گذران اینهمه نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست - باده پیش آر که اسبابِ جهان این همه نیست


  41. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۶:پشت آیینه بود پرده مستوری زشت - زاهد از کعبه همان به که نیاید به کنشت


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳ - ماده تاریخ وفات تورانشاه (میل بهشت = ۷۸۷):آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه - که در این مزرعه جز دانهٔ خیرات نکشت

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه‌سرشت - که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۰:برو ای زاهد و دعوت مکنم سوی بهشت - که خدا در ازل از اهل بهشتم بسرشت


  42. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۶:بنفشه پیش خطت قفل بر زبان انداخت - گهر ز شرم لبت سنگ در دهان انداخت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت - به قصد جانِ منِ زارِ ناتوان انداخت


  43. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹۶:ز ابر اگر چه هوای بهار ناصاف است - غمین مشو که سراپرده های الطاف است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:کُنون که بر کفِ گُل جامِ بادهٔ صاف است - به صدهزار زبان بلبلش در اوصاف است

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳:اگر به لطف بخوانی مَزید الطاف است - وگر به قهر برانی درون ما صاف است


  44. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱۰:سرود مجلس ما جوش مستی ازل است - بط شراب در اینجا خروس بی محل است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۱۵:مرا گشایش خاطر ز دامگاه بلاست - کمند وحدت من چارموجه دریاست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نه‌ای جان من، خطا این جاست


  45. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۶:صفای حسن تو از خط به جای خویشتن است - درین غبار همان بر صفای خویشتن است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:به دامِ زلفِ تو دل مبتلایِ خویشتن است - بکُش به غمزه که اینَش سزایِ خویشتن است


  46. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۲:اگر چه بالش خورشید تکیه گاه من است - شکستگی گلی از گوشه کلاه من است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۳:فلک دو تا ز گرانباری گناه من است - سیاهی دل شب از دل سیاه من است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است - دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است


  47. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۵:کجا ز دایره عشق، حسن بیرون است؟ - سیاه خیمه لیلی ز آه مجنون است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۶:حذر کنید ز چشمی که آسمان گون است - که همچو سبزه شمشیر تشنه خون است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۲۴:سخن بلند چو گردد به وحی مقرون است - اتاقه سر مصحف کلام موزون است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است - ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است


  48. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۴:ز زلف او دل عشاق را محابا نیست - کبوتران حرم را ز دام پروا نیست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۵:به دلنشینی صحرای عشق صحرا نیست - سیاه خیمه این دشت جز سویدا نیست


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲:سرای مدرسه و بحثِ عِلم و طاق و رَواق - چه سود، چون دلِ دانا و چشمِ بینا نیست؟


  49. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۷:ستاره سوخته عشق را پناهی نیست - در آفتاب قیامت گریزگاهی نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:جز آستان توام در جهان پناهی نیست - سرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیست


  50. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷:مرا که داغ و کبابم چه دوزخ و چه بهشت - مرا که مست و خرابم چه کعبه و چه کنشت

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۲:ز بوی زلف تو باغ آنچنان معطر گشت - که خاک مشک تر و داغ لاله عنبر گشت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:کنون که می‌دمد از بوستان نسیمِ بهشت - من و شرابِ فرح‌بخش و یارِ حورسرشت


  51. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷۴:خاطر چو خرم است به صهبا چه حاجت است؟ - دل چون گشاده است به صحرا چه حاجت است؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است - چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است


  52. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۷:لعل لب پیاله می آبدار ازوست - جوش صباحت گل روی بهار ازوست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹:دارم امید عاطفتی از جناب دوست - کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست


  53. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۴:دردست، صبح شیب، می خوشگوار چیست؟ - در پیری این سیاه درون این نگار چیست؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ - ساقی کجاست، گو سببِ انتظار چیست؟


  54. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۰:ماتم سرای خاک مقام نظاره نیست - اینجا گلی بغیر گریبان پاره نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست - آنجا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست


  55. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۶:دل راه اشک گرم به مژگان تر گرفت - افسوس کاین گره سر راه گهر گرفت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت - کارِ چراغ خلوتیان باز درگرفت


  56. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۷:بتوان به آه کام دل از آسمان گرفت - زور کمان به گرمی آتش توان گرفت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:حُسنت به اتفاقِ مَلاحت جهان گرفت - آری به اتفاق، جهان می‌توان گرفت


  57. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۴:شیرازه جمعیت مستان خط جام است - آزاد بود هر که درین حلقه دام است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:گل در بَر و می در کف و معشوق به کام است - سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است


  58. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۶:در خاک وطن چند توان ره به عصا رفت؟ - کو وادی غربت که توان رو به قفا رفت

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۷:ایام بهاران سبک از دیده ما رفت - از دست به هم سودنی این رنگ حنا رفت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:آن تُرک پری چهره که دوش از بَرِ ما رفت - آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت؟


  59. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۵:جان به تنگ آمد زکلفت غمگساران را چه شد؟ - دل به جان آمد ز وحشت دل شکاران را چه شد؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد؟ - دوستی کِی آخر آمد دوستدار‌ان را چه شد؟


  60. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۷:هرکجا خوبان چراغ دلبری بر می‌کنند - شمع را پروانه، آتش را سمندر می‌کنند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:واعظان کـ‌این جلوه در محراب و منبر می‌کنند - چون به خلوت می‌روند آن کارِ دیگر می‌کنند!


  61. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۶:چند دستم شانه زلف پریشانی بود؟ - آرزو در سینه من چند زندانی بود؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۹۹:حاصل جمعیت عالم پریشانی بود - بیشتر بیماری مردم ز مهمانی بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:در ازل هر کو به فیضِ دولت ارزانی بُوَد - تا ابد جامِ مرادش همدمِ جانی بُوَد


  62. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۳:مرا از لاف نه عجز سخن کوته زبان دارد - زجوهر تیغ من بند خموشی بر زبان دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۴:چه غم دیوانه ما از گزند آسمان دارد؟ - که نیل چشم زخم از جای سنگ کودکان دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۵:من و حسنی که نیل چشم زخم از آسمان دارد - کند در لامکان جولان و در هر دل مکان دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۶:مرا نازک نهالی قصد جان ناتوان دارد - که تیغش جوهر از پیچ و خم موی میان دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:بتی دارم که گِرد گل ز سُنبل سایه‌بان دارد - بهارِ عارضش خطّی به خونِ ارغوان دارد


  63. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳۳:کجا پروای ما سرگشتگان آن مه جبین دارد؟ - که خون صد چراغ مهر را در آستین دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳۴:دل رنگین لباسان تیرگی را در کمین دارد - حنای دست زنگی هند را در آستین دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۳۶:برای دیگران صد گل گشایش بر جبین دارد - به بخت چشم ما صد غنچه چین در آستین دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۲۶:به ظاهر چین در ابرو گرچه آن نازآفرین دارد - به قدر بند نی تنگ شکر در آستین دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد - سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد


  64. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸۸:فسون صبر در دل‌های پرخون در نمی‌گیرد - چو دریا بیکران افتد به خود لنگر نمی‌گیرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۳۳:بهای بوسه‌اش سر می‌دهم چون زر نمی‌گیرد - خیالی کرده‌ام با خویش اما سر نمی‌گیرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:دلم جز مِهرِ مَه‌رویان، طریقی بر نمی‌گیرد - ز هر در می‌دهم پندش، ولیکن در نمی‌گیرد


  65. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۴:نصیب از نعمت بسیار دیگرگون نخواهد شد - زدریا قطره ای آب گهر افزون نخواهد شد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد - قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد


  66. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۱۴:از بتان شسته عذاری که حجابی دارد - چشم بد دور که خوش عالم آبی دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۱۵:لب لعل تو اگر جام شرابی دارد - دل ما نیز نمک خورده کبابی دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:آن که از سُنبُلِ او، غالیه تابی دارد - باز با دلشدگان ناز و عِتابی دارد


  67. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲۰:هر کف خاک ز احسان تو جانی دارد - هر حبابی ز محیط تو جهانی دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:شاهد آن نیست که موییّ و میانی دارد - بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد


  68. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲۲:ذره‌ام چشم به خورشید لقایی دارد - استخوانم سر پیوند همایی دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲۳:جام می چهره اندیشه نمایی دارد - سینه درد کشان طرفه صفایی دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲۴:دل آگاه ز تن فکر رهایی دارد - از رفیقی که گران است جدایی دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳:مطربِ عشق عجب ساز و نوایی دارد - نقشِ هر نغمه که زد راه به جایی دارد


  69. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲۷:دل و دین و خرد و هوش مرا صهبا برد - حاصل عمر من این سیل گران یکجا برد


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵:هوس باد بهارم به سوی صحرا برد - باد بوی تو بیاورد و قرار از ما برد


  70. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲۸:سرو را شیوه رفتار تو از جا ببرد - کبک را با همه شوخی روش از پا ببرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲۹:دل محال است ز ما عشوه دنیا ببرد - یوسف آن نیست که فرمان زلیخا ببرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:نیست در شهر نگاری که دلِ ما بِبَرَد - بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد


  71. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵۵:از تپش منع دل بی سر و پا نتوان کرد - منع بیطاقتی قبله نما نتوان کرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۳۱:قطع امید ازان زلف دوتا نتوان کرد - دامن دولت جاوید رها نتوان کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶:دست در حلقهٔ آن زلفِ دوتا نتوان کرد - تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد


  72. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶۰:برق را در نظر آور به خس و خار چه کرد - تا بدانی که به من شعله دیدار چه کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد - چون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد


  73. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶۳:آن که منع من مخمور ز صهبا می‌کرد - لب میگون ترا کاش تماشا می‌کرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶۴:از دو عالم دل اگر رو به سویدا می‌کرد - سیر پرگار درین نقطه تماشا می‌کرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶۵:بی‌تو گر شاخ گلی دیده تماشا می‌کرد - مشق نظاره آن قامت رعنا می‌کرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶۶:حسن آن روز که آیینه مصفا می‌کرد - عشق در پرده زنگار تماشا می‌کرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶۷:در چمن جلوه‌گر آن قامت رعنا می‌کرد - ناله فاخته را سرو دو بالا می‌کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:سال‌ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌کرد - وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد


  74. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸۲:عشق اول به دل سوخته آدم زد - مایه ور شد ز دل آدم و بر عالم زد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد - عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد


  75. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲۴:خط شبرنگ ز روی تو عیان خواهد شد - علم زلف درین گرد نهان خواهد شد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴:نفسِ بادِ صبا مُشک‌فشان خواهد شد - عالَمِ پیر دگرباره جوان خواهد شد


  76. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳۳:عاشقان را چه غم از سلسله پا باشد؟ - موج کی مانع آمد شد دریا باشد؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳۴:چند جان سختی ما سنگ ره ما باشد؟ - صدف ما گره خاطر دریا باشد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳۵:ساقی بزم اگر آن دلبر رعنا باشد - دور اول همه را نشأه دوبالا باشد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد - پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد


  77. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۴۰:دایم از فکر سفر پیر مشوش باشد - قامت خم شده را نعل در آتش باشد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:نقدِ صوفی نه همه صافیِ بی‌غَش باشد - ای بسا خرقه که مُستوجبِ آتش باشد


  78. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷۳:تا مرا در نظر آن حسن خداداد آمد - هر سر موی مرا نام خدا یاد آمد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد - حالتی رفت که محراب به فریاد آمد


  79. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹۹:داروی بیهشی از جام صفاتم دادند - سرمه خامشی از نقطه ذاتم دادند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند - واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند


  80. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰۴:سالکانی که قدم در ره جانانه زدند - پشت پا بر فلک از همت مردانه زدند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰۵:نغمه عشق به گوش من دیوانه زدند - این چه اکسیر بهارست بر این دانه زدند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:دوش دیدم که ملایک درِ میخانه زدند - گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند


  81. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱۹:مهر را سوختگان بوته خاری گیرند - ماه را زنده دلان شمع مزاری گیرند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟ - تا همه صومعه داران پیِ کاری گیرند


  82. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲۶:ساقی از جامی اگر خاطر ما شاد کند - به ازان است که صد میکده آباد کند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰:کِلکِ مشکین تو روزی که ز ما یاد کند - بِبَرَد اجرِ دو صد بنده که آزاد کند


  83. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴۶:چه بهشتی است که آن بند قبا بگشایند - در فردوس به روی دل ما بگشایند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:بُوَد آیا که درِ میکده‌ها بگشایند - گره از کارِ فروبستهٔ ما بگشایند


  84. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴۸:هرچه دریافت کلیم از نظر بینا بود - کف این بحر گهرخیز ید بیضا بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:سال‌ها دفترِ ما در گرو صَهبا بود - رونقِ میکده از درس و دعایِ ما بود

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴:یاد باد آن که نَهانَت نظری با ما بود - رَقَمِ مِهرِ تو بر چهرهٔ ما پیدا بود


  85. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵۶:دانه خال تو روزی که مرا در دل بود - حاصل روی زمین از من بی حاصل بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود - دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود


  86. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵۹:تا حیا سرمه کش نرگس جادوی تو بود - شبنم خلد نظر باز گل روی تو بود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶۰:یاد آن عهد که دل در خم گیسوی تو بود - شب من موی تو و روز خوشم روی تو بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰:دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود - تا دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود


  87. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶۵:لب لعل تو همان تلخ زبان است که بود - در نگین تو همان زهر نهان است که بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳:گوهرِ مخزنِ اسرار همان است که بود - حُقِّهٔ مِهر بدان مُهر و نشان است که بود


  88. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰۶:عشق را پرده ناموس نگهبان نشود - بادبان پرده مستوری طوفان نشود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰۷:سر آشفته ز دستار بسامان نشود - جمع گردیدن کف لنگر طوفان نشود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۳۷:مصر روشن ز جمال مه کنعان نشود - تا برافروخته از سیلی اخوان نشود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود - تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود


  89. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۱۹:چشم دارم که مه نو سفرم باز آید - روشنی بخش چراغ نظرم باز آید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶:اگر آن طایرِ قدسی ز دَرَم بازآید - عمرِ بگذشته به پیرانه سرم بازآید


  90. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳۴:دعوی عشق ز هر بوالهوسی می‌آید - دست بر سر زدن از هر مگسی می‌آید


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۱:مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید - که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید


  91. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵۸:خوشا کسی که دل خود به چشم مست تو داد - ز سر گذشت و به دنبال این بلا افتاد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵۹:بر آن سرم که بشویم ز دیده نقش سواد - چه فتنه ها که مرا زین شب سیاه نزاد!


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزل‌سرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری بهشت از یاد


  92. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶۰:ز چشم بد رخ خوب ترا گزند مباد - سرود بزم تو جز نغمه سپند مباد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶:تَنَت به نازِ طبیبان نیازمند مباد - وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد


  93. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۷۲:شبی ستاره دولت به بام ما افتد - که از لب تو شرابی به جام ما افتد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴:همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد - اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد


  94. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲۵:که می تواند ازان چشم چشم بردارد؟ - که ریشه از صف مژگان به هر جگر دارد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲۶:غریق عشق چه اندیشه از خطر دارد؟ - ز سر گذشته چه پروای دردسر دارد؟

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲۷:چه وسعت است که این بحر پرگهر دارد - که هر حباب در او عالم دگر دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶:کسی که حُسن و خَطِ دوست در نظر دارد - محقق است که او حاصلِ بصر دارد


  95. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۳۱:ز نقشهای غریب آنچه جام جم دارد - دل شکسته ما بی زیاد و کم دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹:دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد - ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟


  96. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵۷:چگونه جان ز تنم هجر سینه تاب برد؟ - من آن نیم که مرا در فراق خواب برد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹:اگر نه باده غمِ دل ز یادِ ما بِبَرَد - نهیبِ حادثه بنیادِ ما ز جا بِبَرَد


  97. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷۷:ز خویشتن سفری اختیار خواهم کرد - دل پیاده خود را سوار خواهم کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:چو باد، عزمِ سرِ کویِ یار خواهم کرد - نفس به بویِ خوشش مُشکبار خواهم کرد


  98. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸۶:اگر نشسته سفر چون نظر توانی کرد - ز هفت پرده نیلی گذر توانی کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴:به سِرِّ جامِ جم آنگه نظر توانی کرد - که خاکِ میکده کُحلِ بَصَر توانی کرد


  99. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸۹:دل غریب مرا بوی گل بجا آورد - کز آن بهار خبرهای آشنا آورد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:چه مستی است؟ ندانم که رو به ما آورد - که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟


  100. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹۳:عنان آه چسان جسم ناتوان گیرد؟ - چگونه مشت خسی برق را عنان گیرد؟


    حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - قصیدهٔ در مدح شاه شیخ ابواسحاق:سپیده‌دم که صبا بوی لطف جان گیرد - چمن ز لطف هوا نکته برجنان گیرد


  101. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵۲:به خاک دیر جبینی که آشنا باشد - اگر به کعبه رود روی بر قفا باشد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵۳:خوش است حس که در پرده حیا باشد - که بدنماست پریزاد خودنماباشد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۶۱:مس وجود مرا درد کیمیا باشد - طلای بی غش من درد بی دوا باشد


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۱:به سمع خواجه رسان ای ندیم وقت‌شناس - به خلوتی که در او اجنبی صبا باشد


  102. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷۷:نه هرکه خواجه شود بنده پروری داند - نه هرکه گردنی افراخت سروری داند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷۸:نه هر سخن نشناسی سخنوری داند - نه هر سیاه دلی کیمیاگری داند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:نه هر که چهره برافروخت دلبری داند - نه هر که آینه سازد سِکندری داند


  103. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲۶:دلی که آتش روی تواش کباب کند - ز اشک شادی خودمستی شراب کند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲۷:چو در پیاله رنجش می عتاب کند - پیاله روترش از تلخی شراب کند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷:دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد - نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد


  104. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵۰:سپند خال لبت آتشین عذارانند - به خون تپیده لعل تو تاجدارانند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:غلامِ نرگسِ مستِ تو تاجدارانند - خرابِ بادهٔ لعلِ تو هوشیارانند


  105. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶۴:اگر چه دیده به خواب از صدای آب رود - مرا ز قلقل مینا ز دیده خواب رود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱:چو دست بر سرِ زلفش زنم به تاب رَوَد - ور آشتی طلبم با سرِ عِتاب رَوَد


  106. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶۶:به گریه نقطه خال تو از نظر نرود - که داغ لاله به خونابه جگر نرود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:خوشا دلی که مدام از پِی نظر نرود - به هر دَرَش که بخوانند بی‌خبر نرود


  107. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹۱:به صبر مشکل عالم تمام بگشاید - که این کلید به هر قفل راست می آید

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹۲:مرا به میکده هر کس که راه بنماید - در بهشت به رویش خدای بگشاید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰:اگر به بادهٔ مُشکین دلم کشد، شاید - که بویِ خیر ز زهدِ ریا نمی‌آید


  108. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰۴:ز دل خیال میانش به در نمی‌آید - ز لفظ معنی پیچیده بر نمی‌آید

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰۵:خیال روی تو از دل به در نمی‌آید - که خودپرست ز آیینه بر نمی‌آید

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۰۷:اگر ز دست تهی، کام برنمی آید - چگونه بهله برون زان کمر نمی آید؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷:نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید - فغان که بختِ من از خواب در نمی‌آید


  109. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳۲:حذر ز فتنه آن چشم نیم باز کنید - زمیزبان سیه کاسه احتراز کنید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:معاشران گره از زلفِ یار باز کنید - شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید


  110. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵۹:پیش نسیم صبح گل آغوش باز کرد - از پاکدامنان نتوان احتراز کرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶۰:تیغ ستم ببین چه به زلف ایاز کرد - پا از گلیم خویش نبایددراز کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد - بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّه‌باز کرد


  111. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶۴:خوش وقت قطره ای که زدریا سفر نکرد - آواره خویش را به هوای گهر نکرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹:رو بر رَهَش نهادم و بر من گذر نکرد - صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰:دلبر بِرَفت و دلشدگان را خبر نکرد - یادِ حریفِ شهر و رفیقِ سفر نکرد


  112. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۹۱:هر ساغری به آن لب خندان نمی‌رسد - هر تشنه‌لب به چشمه حیوان نمی‌رسد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۹۲:عمری گذشت و نامهٔ جانان نمی‌رسد - دیری است پیک مصر به کنعان نمی‌رسد


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۸:کارم ز دور چرخ به سامان نمی‌رسد - خون شد دلم ز درد، به درمان نمی‌رسد


  113. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۵۴:از آفتاب چاشنی صبح شد بلند - عمر دوباره یافت ز راه گداز قند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷۳:وقت است نوبهار در عیش وا کند - باغ از شکوفه خنده دندان نما کند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۴۰:جمعی که زیر چرخ شبی روز کرده اند - چون شمع، دل خنک به نسیم سحر کنند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰:ای پستهٔ تو خنده زده بر حدیثِ قند - مشتاقم از برای خدا یک شِکَر بخند


  114. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷۲:عاشق کجا به کعبه و دیر التجا کند - حاشا که خضر پیروی نقش پا کند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷۴:محبوس آسمان چه پروبال واکند - در زیر سنگ سبزه چه نشو ونما کند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:گر مِی فروش حاجتِ رندان روا کند - ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند


  115. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱۷:اول ثنای عشق فصیحان اداکنند - آری طعام را به نمک ابتدا کنند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱۸:حاشا که خلق کار برای خدا کنند - تعظیم مصحف از پی مهر طلا کنند

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱۹:گر یوسف مرا به دو عالم بها کنند - گرد کسادیم به نظر توتیا کنند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند - آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند


  116. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۳:بیرون ز خود کسی که پی مدعا رود - بر پشت بام کعبه به کسب هوا رود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۴:هر کس که در نماز به روی و ریا رود - بر پشت بام کعبه به کسب هوا رود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰:از دیده خونِ دل همه بر رویِ ما رَوَد - بر رویِ ما ز دیده چه گویم چه‌ها رَوَد


  117. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶۱:آنجا که خنده لعل ترا پرده در شود - طوطی چو مغز پسته در شکر شود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶۲:دل چون کمال یافت سخن مختصر شود - لب وا نمی کند چو صدف پر گهر شود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶۳:از نور وحدت آن که دلش بهره ور شود - کی از هجوم ذره پریشان نظر شود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶۴:پهلوی چرب، دشمن روشن گهر شود - ماه تمام، دنبه گداز از نظر شود

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۳:در حفظ آن کسی که ز می بی خبر شود - هر برگ تاک، دست دعای دگر شود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود - وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲:عشقت نه سرسری‌ست که از دل به در شود - مهرت نه عارضی‌ست که جای دگر شود


  118. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱۱:خالش خبر ز سر دهانم نمی‌دهد - زان راز سر به مهر نشانم نمی‌دهد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:بخت از دهانِ دوست نشانم نمی‌دهد - دولت خبر ز رازِ نهانم نمی‌دهد


  119. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲۷:هر پرده که از چهره مقصود برافتاد - شد برق جهانسوز ومرا در جگر افتاد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد - وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد


  120. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۲۱:تامنزل من بادیه بیخبری بود - هر موج سرابم به نظر بال پری بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶:آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود - سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود


  121. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷۲:گر بی طلب رسد رزق ما را عجب نباشد - مهمان نخوانده آیدهرجاطلب نباشد


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۹:در هر هوا که جز برق اندر طلب نباشد - گر خرمنی بسوزد چندان عجب نباشد


  122. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷۶:از روی نو خط یار هر جا سخن برآید - گرد از بهار خیزد دود از چمن برآید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید - یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید


  123. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹۹:دامن دشت عدم گیاه ندارد - وای بر آن کس که زاد راه ندارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:روشنیِ طلعتِ تو ماه ندارد - پیشِ تو گُل، رونقِ گیاه ندارد


  124. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰۳:از کمرش کام دل چگونه برآید - خردشودشیشه ای که برکمرآید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:بر سرِ آنم که گر ز دست برآید - دست به‌کاری زنم که غصّه سرآید


  125. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲۹:از بیم خط آن لب شد باریک وچنین باشد - آن را که چنین زهری در زیر نگین باشد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳۰:ازبیم خط آن لب شد باریک و چنین باشد - آن را که چنین زهری در زیر نگین باشد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد - یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد


  126. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳۳:جان غریب ازین جهان میل وطن نمی‌کند - شد چو عقیق نامجو یاد یمن نمی‌کند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمی‌کند؟ - همدمِ گل نمی‌شود یادِ سَمَن نمی‌کند


  127. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳۲:سبزه خط می دمد از لعل جانان غم مخور - می شود سیراب خضر از آب حیوان غم مخور


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:یوسفِ گم گشته بازآید به کنعان، غم مخور - کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور


  128. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷۱:ای صبا برگی از آن گلشن بی خار بیار - حرف رنگینی از آن لعل گهربار بیار


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:ای صبا نَکهَتی از خاکِ رَهِ یار بیار - بِبَر اندوهِ دل و مژدهٔ دلدار بیار


  129. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۸۴:چو شمع، جان ز نسیم سحر دریغ مدار - ز دوستان سبکروح سر دریغ مدار


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:صبا ز منزلِ جانان گذر دریغ مدار - وز او به عاشقِ بی‌دل خبر دریغ مدار


  130. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰۵:از انقلاب دهر نیفتم ز اعتبار - گرد یتیمی گهرم، چون شوم غبار

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰۶:درویش را ز خرقه صد پاره نیست عار - محضر به قدر مهر بود صاحب اعتبار

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - در تعمیر تربت پاک امیرالمؤمنین علی (ع) و آوردن نهری از فرات به نجف به فرمان شاه صفی:منت خدای را که به توفیق کردگار - از ناف کعبه چشمه زمزم شد آشکار

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در فتح قندهار و مدح شاه عباس دوم:صبح ظفر ز مطلع دولت شد آشکار - طی شد بساط ظلمت ازین نیلگون حصار

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - درتهنیت ورود شاه عباس دوم از مازندران به اصفهان:منت خدای را که سلیمان روزگار - آمد به تخت سلطنت از سیر و از شکار

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح نواب خواجه ابوالحسن تربتی پدر ظفرخان:اقبالمند آن که به تأیید کردگار - در زیر پا نظر کند از اوج اعتبار


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار


  131. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳۶:از ره مرو به جلوه ناپایدار عمر - کز موجه سراب بود پود و تار عمر


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳:ای خُرَّم از فروغِ رُخَت لاله زارِ عمر - بازآ که ریخت بی گُلِ رویت بهارِ عمر


  132. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷۱:خاک من بربادرفت ودردی آشامم هنوز - توتیا شد جام ومی باقی است درجامم هنوز


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵:برنیامد از تَمَّنایِ لَبَت کامم هنوز - بر امید جامِ لعلت دُردی آشامم هنوز


  133. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۸۶:درآ به زمزمه ای مطرب غزال پرداز - که تازیانهٔ شوق است شعلهٔ آواز

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۸۷:دگر که را کنم از اهلِ درد محرمِ راز؟ - که رنگِ من به زبانِ شکسته شد غَمّاز


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت باز - ز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمساز

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز - چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳:صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز - کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز!


  134. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۸۹:نخست دفتر هوش و خرد درآب انداز - دگر نگاه به آن چشم نیمخواب انداز

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹۰:بگیر جام هلالی ز رخ نقاب انداز - ز رعشه سنگ به مینای آفتاب انداز


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:بیا و کَشتیِ ما در شَطِ شراب انداز - خروش و وِلوِله در جانِ شیخ و شاب انداز


  135. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰۲:نکرد در دل من کار، عشق شورانگیز - زهیزم تر من شد فسرده آتش تیز


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:دلم رمیدهٔ لولی‌وَشیست شورانگیز - دروغ وَعده و قَتّال وَضع و رنگ آمیز


  136. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲۵:درد پیری را جوانی می کند درمان و بس - آه کاین درمان نباشد در دکان هیچ کس

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲۶:می کنم سیرگل از چاک گریبان قفس - نبض گلشن را به دست آورده ام ازخاروخس


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس - بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس


  137. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴۲:طاق ابروی توازکون ومکان مارا بس - گوشه چشم تو از ملک جهان مارا بس


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:گُلعِذاری ز گلستانِ جهان ما را بس - زین چمن سایهٔ آن سروِ روان ما را بس


  138. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹۵:هرکه زین گلشن لبی خندانتر از گل بایدش - خاطری فارغ ز عالم چون توکل بایدش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:باغبان گر پنج‌روزی صحبتِ گل بایدش - بر جفایِ خارِ هجران صبرِ بلبل بایدش


  139. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰۲:می کند برتن گرانی سرچو می افتد ز جوش - چون سبوخالی شد ازمی بار می گرددبه دوش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰۳:پوچ شد از دعوی بیهوده مغز خود فروش - آب را کف می کند دیگی که ننشیند ز جوش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰۴:تا به همواری برآید کار درتندی مکوش - بدخماری دارد ازپی این شراب خامجوش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰۶:میکند جان درتن امید، لعل باده نوش - روی آتشناک، خون بوسه می آرد به جوش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۶۵:یار گندم‌گون جوی نگذاشت در من عقل و هوش - خرمنم را سوخت این گندم‌نمای جوفروش!


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶:دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش - وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِی‌فروش


  140. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳۳:من و عشقی که دست چرخ را چنبرکند زورش - گذارد درفلاخن کوه قاف عقل راشورش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳۴:شرابی را که چون پروانه گردد گرد سر طورش - نسازد پرده رنبوری انگور مستورش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸:شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش - که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش


  141. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷۱:بس که آمیخته ناز بود رفتارش - باشد ایمن ز چکیدن عرق رخسارش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷۲:عندلیبی که به دل هست ز غیرت خارش - نفس صبح قیامت دمد از منقارش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷۳:در نقاب است و نظر سوز بود دیدارش - آه ازان روز که بی پرده شود رخسارش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد یارش - گُل در اندیشه که چُون عشوه کُنَد در کارش


  142. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷۹:خط دمیده است ز لعل لب شکرشکنش ؟ - یا به خون چشم سیه کرده عقیق یمنش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۸۰:دلپذیرست چنان پسته شکرشکنش - که رسد پیشتر از گوش به دلها سخنش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۷۹:موجه ای کو که ز دریا نبود ما و منش؟ - یا حبابی که نه از بحر بود پیرهنش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش - می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش


  143. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۸۳:ای فلکها ز فروغ رخ زیبای تو خوش - عالم خاک هم از سایه بالای تو خوش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:ای همه شکلِ تو مَطبوع و همه جایِ تو خوش - دلم از عشوهٔ شیرینِ شِکرخایِ تو خوش


  144. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۹۹:ز خارزار تعلق ، کشیده دامان باش - به هر چه می کشدت دل ،ازان گریزان باش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳:اگر رفیقِ شفیقی درست پیمان باش - حریفِ خانه و گرمابه و گلستان باش


  145. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱۲:کسی که دیدن روی تو کرد حیرانش - به دیده آب نگردد ز مهر تابانش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱۳:مدار چشم مروت ز خضر و احسانش - که سر به مهر حباب است آب حیوانش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱۴:دلی که خانه زنبور شد ز پیکانش - شفای خسته‌دلان است شیره جانش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱۵:چنان ز دل گذرد صاف تیر مژگانش - که گرد سرمه نریزد ز طرف دامانش

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱۶:که راست تاب شکرخنده‌های پنهانش ؟ - که شور حشر بود گرده نمکدانش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰:چو برشکست صبا زلفِ عنبرافشانش - به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش


  146. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱۹:گرفت ازسرخم خشت پیر باده فروش - چراغ عیش برون آمد از ته سرپوش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:سحر ز هاتفِ غیبم رسید مژده به گوش - که دورِ شاه شجاع است، مِی دلیر بنوش


  147. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵۳:صبح است ساقیا قدح خوشگوار بخش - جامی چوآفتاب به این خاکسار بخش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵:صوفی گُلی بچین و مُرَقَّع به خار بخش - وین زهدِ خشک را به مِی خوشگوار بخش


  148. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵۸:خوش باد سال و ماه وشب وروز میفروش - کز یک پیاله برد زمن صبر و عقل وهوش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵:در عهدِ پادشاهِ خطابخشِ جُرم پوش - حافظ قَرابه کَش شد و مفتی پیاله نوش


  149. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۷۸:فارغ ز تمنای جهان گذران باش - بی داعیه چون دیده حیرت زدگان باش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:باز آی و دلِ تنگِ مرا مونس جان باش - وین سوخته را مَحرَمِ اسرارِ نهان باش


  150. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹۳:حضوری داشتم شب با خیالش - که در خاطر نمی آمد وصالش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹:خوشا شیراز و وضعِ بی‌مثالش - خداوندا نگه دار از زَوالش


  151. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۸۳:زبان مار بود خار آشیان فراق - که باد جلوه گه برق، خانمان فراق


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:زبانِ خامه ندارد سرِ بیان فِراق - وگرنه شرح دهم با تو داستانِ فِراق


  152. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۰۸:نه شبنم است چمن را به روی آتشناک - عرق زروی تو کرده است گل به دامن پاک

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۳۵:برات رزق ترا از زراعت ایزد پاک - به خط سبز نوشته است بر صحیفه خاک


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:اگر شراب خوری جُرعه‌ای فَشان بر خاک - از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک - گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


  153. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴۵:شکوه حسن فزون گردد از لباس جلال - شود دو آتشه رنگ بتان ز جامه آل

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - در مدح شاه عباس دوم:هزار شکر که گوهر فروز جاه و جلال - به خانه شرف آمد به دولت و اقبال


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال


  154. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴۸:نیم ز پرسش محشر به هیچ باب خجل - که خود حساب نمی گردد از حساب خجل


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵:به وقت گُل شدم از توبهٔ شراب خَجِل - که کَس مباد ز کِردارِ ناصَواب خَجِل


  155. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۵۸:جدا ز دولت وصلش به گریه ام مشغول - به سبحه است سر و کار عامل معزول


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶:اگر به کویِ تو باشد مرا مَجالِ وصول - رَسَد به دولتِ وصلِ تو کارِ من به اصول


  156. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷۶:عاشق صادق نمی دارد تمناهای خام - تخم انجم در زمین صبح می سوزد تمام

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷۷:سعی کن در عزت سی پاره ماه صیام - کز فلک از بهر تعظیمش فرود آمد کلام


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱:سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت - بادت اندر شهریاری، برقرار و بر دوام

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:عشقبازیّ و جوانیّ و شرابِ لَعلْ‌فام - مجلسِ اُنس و حریفِ همدم و شُربِ مدام


  157. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰۷:برق آهی کو که رو در خرمن گردون کنم - این گره را باز از پیشانی هامون کنم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰۸:جذبه ای کوتا سر از زندان تن بیرون کنم - چند لنگر در ضمیر خاک چون قارون کنم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰۹:رو به هر صحرا که بااین شور چون مجنون کنم - پایکوبان کوه را در دامن هامون کنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹:دوش سودایِ رُخَش گفتم ز سر بیرون کُنَم - گفت کو زنجیر؟ تا تدبیرِ این مجنون کُنَم


  158. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳۳:هزاران معنی پیچیده در زلف سخن دارم - سر زلف سخن بی چشم زخم امروز من دارم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳۴:من از گلبانگ رنگین روی گلهای چمن دارم - عقیق نامدارم حق شهرت بر یمن دارم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳۵:نمی دانم چه نسبت با نسیم پیرهن دارم - که هم در مصرم و هم در جای بیت الحزن دارم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷:مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم - هوادارانِ کویش را چو جانِ خویشتن دارم


  159. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۸۳:قضا روزی که کرد از چار عنصر خشت بالینم - غبارآلود شد آیینه چشم جهانبینم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۵۲:کجا شور قیامت تلخ سازد خواب شیرینم؟ - که پای سیل می‌آید به سنگ از خواب سنگینم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴:به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم - بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶:گَرَم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم - ز جامِ وصل مِی‌ نوشم، ز باغِ عیش گل چینم


  160. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۱۹:مدتی صبر چو زنجیر به زندان کردم - تا نظر باز به روی مه کنعان کردم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:سال‌ها پیرُویِ مذهبِ رندان کردم - تا به فتویِ خِرَد حرص به زندان کردم


  161. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳۳:چند در خاک وطن غنچه بود بال و پرم؟ - در سر افتاده چو خورشید هوای سفرم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟ - لطف‌ها می‌کنی ای خاکِ دَرَت، تاجِ سرم


  162. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳۶:جذبه ای کو که ز خود دست فشان برخیزم؟ - از جهان بی دل و چشم نگران برخیزم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:مژدهٔ وصلِ تو کو کز سرِ جان برخیزم - طایرِ قُدسم و از دامِ جهان برخیزم


  163. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳۹:منم آن سیل که دریا نکند خاموشم - کوه را کشتی طوفان زده سازد جوشم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:من که از آتشِ دل چون خُمِ مِی در جوشم - مُهر بر لب زده، خون می‌خورم و خاموشم


  164. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵۷:به که بردیده گستاخ تمنا فکنم - پرده ای کز رخ آن آینه سیما فکنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۸:دیده دریا کُنَم و صبر به صحرا فِکَنَم - وَاندر این کار دلِ خویش به دریا فِکَنَم


  165. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵۹:تا لبش کرد چو طوطی به سخن تلقینم - شد قفس چوب نبات از سخن شیرینم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵:حالیا مصلحتِ وقت در آن می‌بینم - که کشم رَخت به میخانه و خوش بنشینم


  166. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶۷:گرچه با کوه گرانسنگ گناه آمده‌ایم - لیک چون سنگ نشان بر سر راه آمده‌ایم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶:ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمده‌ایم - از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم


  167. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۸۸:روزگاری است ز دل نقش خودی می‌شویم - راه چون سایه به پای دگران می‌پویم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم - که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم


  168. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۲۵:درین سفر که توکل شده است راهبرم - یکی است نسبت زنار و توشه با کمرم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:تو همچو صبحی و من شمعِ خلوتِ سَحَرم - تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سِپُرَم


  169. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۵۱:اگر به روی تو بار دگر نظاره کنم - چو صبح زندگی خویش را دوباره کنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰:به عزمِ توبه سحر گفتم استخاره کُنَم - بهارِ توبه شِکَن می‌رسد چه چاره کُنَم؟


  170. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۵۶:اثر ز غنچه درین گلستان نمی‌بینم - فغان که اهل دلی در میان نمی‌بینم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:غمِ زمانه که هیچش کَران نمی‌بینم - دَواش جز مِیِ چون ارغوان نمی‌بینم


  171. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۷۵:ز بوستان تو عشق بلند می گویم - چو شبنم از گل روی تو دست می شویم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۷۶:چو خامه نیست ز من هر سخن که می گویم - که من به دست قضا این طریق می پویم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹:سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم - که من نسیم حیات از پیاله می‌جویم


  172. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۹۶:امشب به آه سرد ره خواب می‌زدم - در کوی یار، سیر چو مهتاب می‌زدم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:دیشب به سیلِ اشک رَهِ خواب می‌زدم - نقشی به یادِ خَطِّ تو بر آب می‌زدم


  173. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۹۸:با صد زبان چو غنچه گل بی زبان شدم - تا پرده دار خرده راز نهان شدم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۹۹:بی خواست بس که بار دل گلستان شدم - بی اعتبار در نظر باغبان شدم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۰۰:عمری چو گرد در قدم کاروان شدم - تا همچو ناله با جرسی همزبان شدم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:هر چند پیر و خسته‌دل و ناتوان شدم - هر گَه که یادِ رویِ تو کردم جوان شدم


  174. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۰۵:همت بلند نام شد از طبع سرکشم - گوگرد احمر خس و خارست آتشم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸:من دوستدارِ رویِ خوش و مویِ دلکَشَم - مَدهوشِ چَشمِ مست و مِیِ صافِ بی‌غَشَم


  175. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۱۸:از موج اشک، کام نهنگ است مسکنم - وز برق آه، دیده شیرست روزنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:چِل سال بیش رفت که من لاف می‌زنم - کز چاکرانِ پیرِ مُغان کمترین منم


  176. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۲۵:لب چون صدف به آب گهر تر نمی‌کنم - گوهر به آبروی برابر نمی‌کنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:من ترکِ عشقِ شاهد و ساغر نمی‌کنم - صد بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم


  177. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴۵:ما نقض دل‌پذیر ورق‌های ساده‌ایم - چون داغ لاله از جگر درد زاده‌ایم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۶۳:ما در جهان قرار اقامت نداده ایم - چون سرو سالهاست به یک پا ستاده ایم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴:ما بی غمانِ مستِ دل از دست داده‌ایم - هم‌رازِ عشق و هم‌نفسِ جامِ باده‌ایم


  178. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۸۱:تا کی به ذوق نشأه می دردسر کشیم؟ - تلخی ز بحر چند برای گهر کشیم؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵:صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم - وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم


  179. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۰۱:فریاد که از کوتهی بخت ندارم - دستی که ترا تنگ در آغوش فشارم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۶۸:از دل نبرد زنگ الم باد بهارم - چون گرد یتیمی است زمین گیر غبارم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵:گر دست دهد خاکِ کفِ پایِ نگارم - بر لوحِ بَصَر خطِّ غباری بنگارم


  180. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷۱:چشم خواب آلود او را در خم ابرو ببین - تیزی شمشیر بنگر، غفلت آهو ببین


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲:نکته‌ای دلکش بگویم خال آن مَه‌رو ببین - عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین


  181. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۵۶:ای لب لعل تو مهر لب شیرین سخنان - گوی چوگان خم زلف تو سیمین ذقنان

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۵۷:نیست بی مغز حقیقت سخن خودشکنان - گوش را تنگ شکرساز ازین خوش سخنان


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان - که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان


  182. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳۷:دمید صبح، سر از خواب بیخودی برکن - ز اشک گرم می آتشین به ساغر کن

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳۸:ترا که گفت وطن زیر چراغ اخضر کن؟ - درین محیط پر از خون چو نوح لنگر کن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷:ز در در آ و شبستان ما منور کن - هوای مجلس روحانیان معطر کن


  183. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۷۰:دلهای صیقلی بود آیینه دار حسن - آیینه چشم شور بود در دیار حسن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:ای روی ماه‌منظر تو نوبهار حُسن - خال و خط تو مرکز حُسن و مدار حُسن


  184. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۷۸:یا حلقه ارادت ساغر به گوش کن - یا عاقلانه ترک در می فروش کن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۸:ای نور چشم من سخنی هست گوش کن - چون ساغرت پُر است بنوشان و نوش کن


  185. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۹۴:دل کی رسد به وصل تو ای سروناز من؟ - یک کوچه است زلف ز راه دراز من


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:بالابلند عشوه‌گر نقش‌باز من - کوتاه کرد قصه زهد دراز من


  186. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۳۷:ای قامت بلندت معراج آفریدن - یک شیوه خرامت در پیش پا ندیدن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲:دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن - در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن


  187. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۷۱:گرچه شد از سرنوشت من نگارین پای تو - زیر پای خود ندید از سرکشی بالای تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۷۲:از کدامین باغ سوزد عاشق شیدای تو؟ - پیش یکدیگر نظربازند سر تا پای تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۷۳:ای بهار آفرینش گرده سیمای تو - رشته جانها خس و خاشاک از دریای تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۷۴:ای قیامت پیش خیز قامت رعنای تو - فتنه آخر زمان ته جرعه صهبای تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۰۹:ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو - نخل رعنایی به بارآورده بالای تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۹۳:بس که سرزد شکوه رزق از لب گویای تو - شد دل گندم دو نیم از بدگمانی های تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۸۰:ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو - نخل رعنایی به بارآورده بالای تو


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰:ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو - زینتِ تاج و نگین از گوهرِ والای تو


  188. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۰۷:کشت بی خوشه خجالت کشد از روی درو - مفکن ای تیغ اجل بر من بیدل پرتو


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:مزرعِ سبزِ فلک دیدم و داسِ مه نو - یادم از کِشتهٔ خویش آمد و هنگامِ درو


  189. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۳۵:خون لاله لاله می چکد از رنگ آل تو - گلگونه همند جلال و جمال تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۳۶:نتوان در آب و آینه دیدن مثال تو - چون مد آه سایه ندارد نهال تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۳۷:از بس که سرکش است قد چون نهال تو - در آب هم نگون ننماید مثال تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۵۰۴:صد پرده شوخ‌تر بود از چشم خال تو - این نافه پیش پیش دود از غزال تو


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸:ای آفتاب آینه دار جمال تو - مشک سیاه مجمره گردان خال تو


  190. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۳۹:تا کرد تیغ غمزه حمایل نگاه تو - شد سرمه گوشه گیر ز چشم سیاه تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۰:ای شاخ گل شکسته طرف کلاه تو - پیچ و خم بنفشه ز خط سیاه تو

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۱:در خون نشست لاله ز چشم سیاه تو - گل گوشه گیر گشت ز طرف کلاه تو


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۹:ای خونبهای نافه چین خاک راه تو - خورشید سایه‌پرور طرف کلاه تو


  191. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۳:کردم اگر چه هر دو جهان رونمای تو - از بی بضاعتی خجلم از لقای تو


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:گفتا برون شدی به تماشای ماه نو - از ماه ابروان منت شرم باد رو


  192. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۵۶:بوالهوس از خط نظر پوشید زان روی چو ماه - خط به چشم بی سوادان می کند عالم سیاه

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۵۷:نفس ظلمانی نمی دارد محابا از گناه - نیست پروا طفل زنگی را ز پستان سیاه

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۶۰:چون به یاد شرم می افتم در اثنای نگاه - می زند غیرت ز مژگان تیشه بر پای نگاه


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۶:ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست - آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه


  193. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۹۳:سرو من طرح نو انداخته‌ای یعنی چه؟ - جامه را فاخته‌ای ساخته‌ای یعنی چه؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه؟ - مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه؟


  194. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۹۵:چه شبی بود که آن نرگس خواب آلوده - دست در گردنم انداخت شراب آلوده


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:دوش رفتم به در میکده خواب‌آلوده - خرقه تر دامن و سجّاده شراب‌آلوده


  195. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۹۷:به جان رسید دل روشنم ز بخت سیاه - کند درازی شب عمر شمع را کوتاه


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد - ز حضرت احدی لا اله الّا الله

    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه - به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶:خنک نسیم معنبر شمامه‌ای دلخواه - که در هوای تو برخاست بامداد پگاه


  196. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۰۷:عرق به برگ گلت می دود شتاب زده - نگاه گرم که این نقش را بر آب زده؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱:در سرای مغان رفته بود و آب زده - نشسته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده


  197. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۴۲:آن خوش پسر برآمد از خانه می کشیده - مایل به اوفتادن چون میوه رسیده


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵:دامن‌کشان همی‌شد در شرب زرکشیده - صد ماهرو ز رشکش جیب قصب دریده

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۹:ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده - خوش‌تر ز چشم مستت چشم جهان ندیده


  198. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۱۳:ابر مظلم تیره گرداند جهان را در دمی - یک ترشرو تلخ سازد عیش را بر عالمی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی - دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی


  199. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۰۲:دلربایانه دگر بر سر ناز آمده‌ای - از دل من چه به جا مانده که باز آمده‌ای


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۲:ای که با سلسلهٔ زلف دراز آمده‌ای - فرصتت باد که دیوانه‌نواز آمده‌ای


  200. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۱۱:رخصت بوسه اگر از لب جامی داری - تلخ منشین که عجب عیش مدامی داری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:ای که در کوی خرابات مقامی داری - جم وقت خودی ار دست به جامی داری

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹:ای که مهجوری عشاق روا می‌داری - عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری


  201. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۱۷:نیست پروای بهارم، من و کنج قفسی - که برآرم به فراغت ز ته دل نفسی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی - ای پسر جام می‌ام ده که به پیری برسی


  202. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۲۴:چند در فکر سرا و غم منزل باشی؟ - گذرد قافله عمر و تو غافل باشی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی - که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی


  203. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۳۳:دل چون شیشه خود گر تهی از باده کنی - کوری دیو هوا، پر ز پریزاده کنی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱:بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی - خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی


  204. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۳۴:تا تو چون شانه دل چاک مهیا نکنی - پنجه در پنجه آن زلف چلیپا نکنی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰:ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی - سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی


  205. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۳۵:از خودی چشم بپوشان اگر اهل دینی - که خدابین نشود دیده هر خودبینی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی - ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی


  206. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۴۳:عیش فرش است در آن محفل روح افزایی - که فتد شیشه می جایی و ساقی جایی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۴۴:باش در ذکر خدا دایم اگر جویایی - کاین براقی است که تا عرش ناستد جایی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی - خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۳:خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی - که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی


  207. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۵۳:اگر نسیم سحرگاه مهربان بودی - ز بوی گل قفسم رشک گلستان بودی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی - که حال ما نه چنین بودی ار چنان بودی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۲:به جان او که گرم دسترس به جان بودی - کمینه پیشکش بندگانش آن بودی


  208. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۵۵:ز برگریز، دل بی قرار ازان داری - که غافلی ز بهاری که در خزان داری

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۵۶:دگر چه شد که به عشاق سرگران بودی؟ - چو لاله حرف جگرسوز در دهان داری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵:تو را که هر چه مراد است در جهان داری - چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری


  209. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۵۷:هزار حیف که از رهگذار بی بصری - نیافتم خبری از جهان بی خبری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:طفیل هستی عشقند آدمی و پری - ارادتی بنما تا سعادتی ببری


  210. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۶۲:کجاست دولت آنم که یار من باشی؟ - ز خود کناره کنی در کنار من باشی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:هزار جهد بکردم که یار من باشی - مرادبخش دل بی‌قرار من باشی


  211. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۷۶:ز من مدار توقع سخن از انجمنی - که نیست باعث گفتار چشم خوش سخنی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:دو یار زیرک و از باده کهن دو منی - فراغتی و کتابی و گوشه چمنی


  212. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۸۵:فکنده شور محبت مرا به صحرایی - که موج می زند از هر کنار دریایی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۸۶:گرفته است مرا در میان تماشایی - که در خیال نیاورده هیچ بینایی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۸۷:ز حسن شوخ تو نظاره تماشایی - سفینه ای است که گردیده است دریایی


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۹:به من سلام فرستاد دوستی امروز - که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی - خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی


  213. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰۶:ای کوه بیستون که چنین سرکشیده‌ای - بازوی آهنین مرا دور دیده‌ای!

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰۷:ای غنچه‌لب که سر به گریبان کشیده‌ای - در پرده‌ای و پرده عالم دریده‌ای

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۲۱:ای خط سبز کز لب جانان دمیده ای - بر آب زندگی خط باطل کشیده ای


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴:از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای - آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای


  214. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۴:ای زلف مشکبار تو از رحمت آیتی - وز لعل آبدار تو کوثر روایتی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۵:ای حسن خط ز مصحف روی تو آیتی - از خوبی تو قصه یوسف حکایتی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:ای قصه بهشت ز کویت حکایتی - شرح جمال حور ز رویت روایتی


  215. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲۶:صائب ز طول بیش بود عرض راه تو - از مستی این چنین که به هر سوی مایلی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۵:رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی - آمد به گوش ناگهم آواز بلبلی


  216. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۴۴:چندان به خضر ساز که از خود بدر شوی - کز خود برون چو خیمه زدی راهبر شوی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۷:ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی - تا راهرو نباشی کی راهبر شوی


  217. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۵۷:حیف است درین فصل دماغی نرسانی - چشمی ز گل و لاله چو شبنم نچرانی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی - چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی


  218. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۶۴:زمین از ترکتاز او غباری - فلک از کاروانش شیشه باری


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری


  219. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۶۹:تجلی سنگ را نومید نگذاشت - مترس از دورباش لن ترانی


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۸:دریغا خلعت حسن جوانی - گرش بودی طراز جاودانی


  220. صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۷۱:مکن ای بی وفا ناآشنایی - در آتش سوخت گل از بی وفایی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۹۰:محبت چون کند زورآزمایی - شکست آرد به قلب مومیایی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۹۱:مرا چون نیست طالع ز آشنایی - همان بهتر که سازم با جدایی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۱:محبت چون کند زورآزمایی - شکست آرد به قلب مومیایی

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۲:مرا چون نیست طالع ز آشنایی - همان بهتر که سازم با جدایی


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۵:پدید آمد رسوم بی وفایی - نماند از کس نشان آشنایی


  221. صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در مدح شاه عباس دوم:زهی عذار تو آیینه دار حیرانی - عرق به روی تو واله چو چشم قربانی


    حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی


  222. صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۷۷:نی اگر از دل پررخنه صدایی نزند - راه عشاق ترا هیچ نوایی نزند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند - که به بالای چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد


  223. صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۸۶:دل به خال تو عبث چشم طمع دوخته بود - مشک این نافه سراسر جگر سوخته بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود - تا کجا باز دلِ غمزده‌ای سوخته بود


  224. صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۰۰:چون نظر بر روی آن دشمن مروت می‌کنم - از بهار گریه گلریزان حسرت می‌کنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲:روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم - در لباسِ فقر کارِ اهلِ دولت می‌کنم


  225. صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۱۳:یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او - ازین غبار بلندی گرفت رایت او

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۸۴:یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او - ازین غبار بلندی گرفت رایت او


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:به جان پیر خرابات و حق صحبت او - که نیست در سر من جز هوای خدمت او


  226. صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۵۵:نجست ناوک آهی درست از شستم - به غبغب هدفی آشنا نشد دستم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵:به غیر از آن که بِشُد دین و دانش از دستم - بیا بگو که ز عشقت چه طَرْف بَربَستَم



sunny dark_mode