گنجور

 
نورعلیشاه حافظ

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها نورعلیشاه مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:


  1. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۲۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷

    نورعلیشاه (بیت ۷): بغیر نور علی همچو حافظ شیراز - که لطف طبع و سخن گفتن دری داند

    حافظ (بیت ۱۰): ز شعرِ دلکَشِ حافظ کسی بُوَد آگاه - که لطفِ طبع و سخن گفتن دری داند



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۹:تا مهر روی یار برآمد ز بام ما - افتاد عکس طلعت ساقی بجام ما


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:ساقی به نورِ باده برافروز جامِ ما - مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما


  2. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۰:نسیم گلشن کوی تو صبحدم ما را - شکفت غنچه دل بلبلان شیدا را

    نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵:روا مدار که با خنجر ستم ما را - بقول مدعیان بیگنه کشی یارا

    نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶:بدست غیر مده زلف پرشکن یارا - مکن ز پنجه غیرت شکسته دل ما را

    نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷:اگر چه رفتی و کشتی ز دوریت ما را - بیا که جز تو نخواهیم خونبها یارا


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را - که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را


  3. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۷:ای رخت مهر سپهر انما - قامتت سرو ریاض هل اتی

    نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۱۱ - حکایت در فضیلت قناعت:گه فرستی درد و گه درمان دهی - گه ستانی جان و گاهی جان دهی


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۵:ای ز شرم عارضت گل کرده خوی - بر عرق پیش عقیقت جام می


  4. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۵۲:ز من مپرس دلت از چه روی خونینست - ازآن بپرس که عاشق کشیش آیین است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:شکفته شد گل حَمرا و گشت بلبل مست - صَلایِ سرخوشی، ای صوفیانِ باده پرست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست - که مونسِ دمِ صبحم، دعایِ دولتِ توست


  5. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۷۸:یارب این ساغر پرجوش ز خمخانه کیست - هوش ما برد ندانیم که پیمانه کیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷:یا رب این شمع دل افروز ز کاشانهٔ کیست؟ - جانِ ما سوخت، بپرسید که جانانهٔ کیست؟


  6. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۸۹:دوش رندی بخرابات مرا فاش بگفت - کز چه رو شیشه می کرده ای در خرقه نهفت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت - ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت


  7. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۹۲:زهی گرفته جمالت ز ماه تابان باج - نهاده بر سر خورشید خاکپایت تاج


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷:تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج - سِزَد اگر همهٔ دلبران دَهَندَت باج


  8. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۹۷:دوش از غمکده هجر نجاتم دادند - مرده بودم بوصال تو حیاتم دادند

    نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۹۸:دوش در مصطب جان باده ذاتم دادند - باده ذات ز معنای صفاتم دادند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند - واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند


  9. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۱۱:ترسم ز روی کار چه این پرده واکنند - می خوردن نهانی ما بر ملا کنند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند - آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند


  10. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۱۷:سحر ساقی در میخانه وا کرد - ز جامی کام میخواران روا کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:سحر بلبل حکایت با صبا کرد - که عشقِ رویِ گل با ما چه‌ها کرد


  11. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۱۹:تامی از شیشه اقداح روان خواهد بود - چشم ما بر کف ساقی نگران خواهد بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵:تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود - سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود - سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود


  12. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۲۱:نه هر که ماه بتان گشت دلبری داند - نه هر که شاه جهانست سروری داند

    نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۲۲:نه هر که دل برد آئین دلبری داند - نه هر که سر دهد اسرار سروری داند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:نه هر که چهره برافروخت دلبری داند - نه هر که آینه سازد سِکندری داند


  13. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۲۴:هرکرا دیدن روی تو تمنا باشد - جز بروی تو نظر وانکند تا باشد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد - پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد


  14. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۲۵:ساقی ز روی دختر زر پرده باز کرد - آهنگ عیش با صنم پرده باز کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد - بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّه‌باز کرد


  15. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۲۶:کنونکه لاله بگلشن پیاله نوش آمد - چو غنچه خون بدن می کشان بجوش آمد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵:صبا به تهنیتِ پیرِ می فروش آمد - که موسمِ طرب و عیش و ناز و نوش آمد


  16. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۳۱:دل که از لعل لبش جام شرابی دارد - زآتش عشق رخش جان کبابی دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:آن که از سُنبُلِ او، غالیه تابی دارد - باز با دلشدگان ناز و عِتابی دارد


  17. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۳۳:ما را که جمال فتح از جبهه مبین باشد - بر خاتم فیروزی لعل تو نگین باشد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد - یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد


  18. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۵۲:گر بسر منزل جانان برسم بار دگر - بجز از آنکه دهم جان نکنم کار دگر


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲:گر بُوَد عمر، به میخانه رَسَم بارِ دِگَر - بجز از خدمتِ رندان نکنم کارِ دِگَر


  19. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۶۸:زاهد از تزویر تا کی افکنی دام هوس - شاهباز دست شاهم کی شوم صید مگس

    نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۶۹:کی رسد بر دامن وصل تو دست بوالهوس - بوالهوس را نیست بر دامان وصلت دسترس


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس - بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس


  20. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۷۳:دل که عمریست در افتاده بچاه ذقنش - نیست در دست جز آن طره مشکین رسنش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش - می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش


  21. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۸۷:ترا سزد که بگردش درآوری افلاک - که نیست دایره خوش خطت بمرکز خاک


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:اگر شراب خوری جُرعه‌ای فَشان بر خاک - از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک - گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


  22. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۸۹:ساقیا کو باده چون سلسبیل - تا شوم مست و کنم جان را سبیل


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:ای رُخَت چون خُلد و لَعلَت سَلسَبیل - سَلسَبیلت کرده جان و دل سَبیل

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۶:رهروان را عشق بس باشد دلیل - آب چشم اندر رهش کردم سبیل


  23. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۱۷:منکه هر جای روم در قفس صیادم - از قفس بهر چه صیاد کند آزادم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم - ناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیادم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:فاش می‌گویم و از گفتهٔ خود دلشادم - بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم


  24. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۲۳:ساقی بیا و میکده را فتح باب کن - مینای می برآر و بمجلس شتاب کن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵:گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن - یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن - دور فلک درنگ ندارد شتاب کن


  25. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۳۸:خوشا عشق و نیاز نازنینی - نم اشکی و آه آتشینی

    نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۳۹:چنان مستم ز یار نازنینی - که از مستی ندانم کفر و دینی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:سحرگه ره‎روی در سرزمینی - همی‌گفت این معما با قرینی


  26. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۴۵:ای ز مهر روی تو صبح وصل نورانی - دل ز تار موی تو شام هجر ظلمانی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳:وقت را غنیمت دان آن قدَر که بتْوانی - حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی


  27. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۹:درآمد از درم مه خلعتی دوش - گرفتم تا سحر تنگش در آغوش

    نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۱۱ - حکایت در فضیلت قناعت:گرت آسودگی باید بگیتی - برو کنجی گزین در انزوا کوش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:بِبُرد از من قرار و طاقت و هوش - بتِ سنگین دلِ سیمین بناگوش


  28. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۳:عمریست تا چو شمع بخدمت ستاده ایم - پروانه وار جهان بهوای تو داده ایم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴:ما بی غمانِ مستِ دل از دست داده‌ایم - هم‌رازِ عشق و هم‌نفسِ جامِ باده‌ایم


  29. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۱۰۲:امشب نگارم با روی چون ماه - از در درآمد الحمدلله


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:عیشم مدام است از لعل دلخواه - کارم به کام است الحمدلله

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:گر تیغ بارد در کوی آن ماه - گردن نهادیم الحکم لله


  30. نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۱۰۷:کهن پیرا چو عهد نوجوانی - گذشت و رفت از کف زندگانی


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۸:دریغا خلعت حسن جوانی - گرش بودی طراز جاودانی



sunny dark_mode