گنجور

 
خیام

بر گیر پیاله و سبو ای دلجوی

فارغ بنشین به کشتزار و لب جوی

بس شخص عزیز را که چرخ بدخوی

صد بار پیاله کرد و صد بار سبوی

 
sunny dark_mode