گنجور

 
خواجوی کرمانی

هنگام صبوح خوش بود عاشق و مست

دل داده ز دست و زلف دلدار بدست

ور هست یقین که نیست با عمر وفا

خوش باش که بگذرد بهر حال که هست

 
sunny dark_mode