گنجور

 
هلالی جغتایی حافظ

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها هلالی جغتایی مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:


  1. هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۷ - تعریف کلام فصیح و شعر :: حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ

    هلالی جغتایی (بیت ۸): گر بدی گوهری ورای سخن - آن فرود آمدی به جای سخن

    حافظ (بیت ۱۴): گر بدی گوهری ورای سخن - آن فرود آمدی بجای سخن



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. هلالی جغتایی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴:شتر کشیدی اگر بار دل ز حجرهٔ تن - شدی نزار شتر زیر بار حجرهٔ من


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طرب‌انگیز گشت و توبه‌شکن - به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن


  2. هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:در عشق نکویان چه فراق و چه وصال؟ - بدحالی عاشقان بود در همه حال


    حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ماهی که نظیر خود ندارد به جمال - چون جامه ز تن برکشد آن مشکین‌خال


  3. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴:به چشم لطف اگر بینی گرفتاران رسوا را - به ما هم گوشه چشمی که، رسوا کرده‌ای ما را

    هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۵:ز روی مهر اگر روزی ببینی یک دو شیدا را - بماهم گوشه چشمی، که شیدا کرده ای ما را


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:اگر آن تُرک شیرازی به دست آرد دل ما را - به خال هِندویَش بخشم سمرقند و بخارا را


  4. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵:ز آب چشم من گل شد، به راه عشق، منزل‌ها - ندانم تا چه گُل‌ها بشکفد آخر ازین گِل‌ها؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها - که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها


  5. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱:من بکویت عاشق زار و دل غمگین غریب - چون زید بیچاره عاشق؟ چون کند مسکین غریب؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:گفتم ای سلطانِ خوبان رحم کن بر این غریب - گفت در دنبالِ دل، رَه گُم کُنَد مسکین غریب


  6. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸:ای که از یار نشان می طلبی، یار کجاست؟ - همه یارند، ولی یار وفادار کجاست؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:ای نسیمِ سحر، آرامگَهِ یار کجاست؟ - منزلِ آن مَهِ عاشق‌کُشِ عَیّار کجاست؟


  7. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴:بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالیست - شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالیست!


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸:ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست - حالِ هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست


  8. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴:در کوی تو آمد بسرم سنگ ملامت - مشکل که ازین کوی برم جان بسلامت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:یا رب سببی ساز که یارم به سلامت - بازآید و بِرهانَدَم از بندِ مَلامت


  9. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷:چه غم گر در سرم شوریست از سودای گیسویت؟ - سر صد همچو من بادا فدای هر سر مویت

    هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:خدا را، تند سوی من مبین، چون بنگرم سویت - تغافل کن زمانی، تا ببینم یک زمان رویت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵:مدامم مست می‌دارد نسیمِ جَعدِ گیسویت - خرابم می‌کند هر دَم، فریبِ چشمِ جادویت


  10. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۹۳:خوشا کسی که درین عالم خراب آباد - اساس ظلم فگند و بنای داد نهاد


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزل‌سرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری بهشت از یاد


  11. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹:نگسلد رشته جان من از آن سرو بلند - این چه نخلیست که دارد برگ جان پیوند؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند - که به بالای چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد


  12. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳:عجب! که رسم وفا هرگز آن پری داند - پری کجا روش آدمی گری داند؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:نه هر که چهره برافروخت دلبری داند - نه هر که آینه سازد سِکندری داند


  13. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰:چو ترک من هوس مجلس شراب کند - هزار عاشق دل خسته را کباب کند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷:دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد - نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد


  14. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴:ماه من، زلف شب قدرست و رویت روز عید - در سر ماهی شب و روزی باین خوبی که دید؟


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵:بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند - بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید - وَجهِ مِی می‌خواهم و مُطرب، که می‌گوید رسید؟


  15. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶:زان پیشتر که جانان ناگه ز در درآید - از شادی وصالش، ترسم که: جان برآید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:گفتم غمِ تو دارم گفتا غمت سرآید - گفتم که ماهِ من شو گفتا اگر برآید


  16. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹:جان خواهم از خدا، نه یکی، بلکه صد هزار - تا صد هزار بار بمیرم برای یار


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار


  17. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹:قد تو عمر درازست و سرو گلشن ناز - بیا و سایه فگن بر سرم، چو عمر دراز


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت باز - ز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمساز

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز - چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳:صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز - کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز!


  18. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۴:عید شد، هر گوشه، خلقی ماه نو دارد هوس - گوشه ابرو نمودی، ماه ما اینست و بس

    هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵:کار من از جمله عالم همین عشقست و بس - عالمی دارم، که در عالم ندارد هیچ کس


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس - بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس


  19. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳:ای در دلم ز آتش عشق تو صد الم - هر یک الم نشانه چندین هزار غم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم - لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم


  20. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۷:من نه آنم که دل خویش مشوش دارم - هر کجا ناخوشیی هست به او خوش دارم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:در نهانخانهٔ عِشرت صَنَمی خوش دارم - کز سرِ زلف و رُخَش، نعل در آتش دارم


  21. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶:با تو خواهم شرح غم‌های دل محزون کنم - لیک از خوی تو می‌ترسم، ندانم چون کنم؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹:دوش سودایِ رُخَش گفتم ز سر بیرون کُنَم - گفت کو زنجیر؟ تا تدبیرِ این مجنون کُنَم


  22. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶:دلم ز دست شد، از دست دل چه چاره کنم؟ - اگر بدست من افتد، هزار پاره کنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰:به عزمِ توبه سحر گفتم استخاره کُنَم - بهارِ توبه شِکَن می‌رسد چه چاره کُنَم؟


  23. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۱:یار وداع می کند، تاب وداع یار کو؟ - وعده وصل می دهد، طاقت انتظار کو؟


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴:گلبن عیش می‌دمد ساقی گلعذار کو - باد بهار می‌وزد باده خوشگوار کو


  24. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷:آن سایه نیست، دایم دنبال او فتاده - چون من سیاه بختی سر در پیش نهاده


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۸:عید است و موسم گل، ساقی بیار باده - هنگام گل که دیده بی می قدح نهاده


  25. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱:من بنده کمین و تو سلطان کشوری - روزی به چشم لطف برین بنده بنگری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری


  26. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۰:زهی شراب لبت مایه طربناکی! - نموده نرگس مستت هزار بی باکی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱:کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مِدمَعی باکی - بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی


  27. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۵:ای گلستان جمالت در کمال خرمی - عالم از ناز تو پر شد، نازنین عالمی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی - دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی


  28. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۷:تو از من فارغ و من از تو دارم صد پریشانی - نمی دانم تغافل می کنی، یا خود نمی دانی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی - که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی


  29. هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۹:چند رسوا شوم از عشق من شیدایی؟ - عشق خوبست، ولیکن نه بدین رسوایی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی - خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۳:خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی - که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی



sunny dark_mode