گنجور

 
امیرعلیشیر نوایی

آن گل که نوشد می با رقیبان

بینند و میرند مسکین غریبان

ای گل به گلشن چون جلوه سازی

افغان مکن عیب از عندلیبان

چون بلبل و گل بی‌هم مبادا

عشق محبان حسن حبیبان

بی‌یار از ما طاقت مجویید

زان رو که هستیم از ناشکیبان

چون زخم سینه پوشیده دارم؟!

سازد چو ظاهر چاک گریبان

فانی نصیبی زان مَهوَشَت نیست

خوش با نصیبی از بی‌نصیبان

 
sunny dark_mode