گنجور

 
عطار

بشکفت گل تازه به بستان ای دوست

بر زمزمهٔ هزار دستان ای دوست

میدان به یقین که تو بدین دم که دری

گر جهد کنی رسید نتوان ای دوست

 
sunny dark_mode