گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

آن دل که تو دیده‌ای زغم خون شد و رفت

وز دیدهٔ خون گرفته بیرون شد و رفت

روزی به هوای عشق سیری میکرد

لیلی صفتی بدید و مجنون شد و رفت

 
sunny dark_mode