گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

زآن می خوردم که روح پیمانهٔ اوست

زآن مست شدم که عقل دیوانهٔ اوست

دودی به من آمد آتشی با من زد

زآن شمع که آفتاب پروانهٔ اوست

 
sunny dark_mode