شبیه ماه مکن طفل خردسال مرا
چو آفتاب نخواهی اگر زوال مرا
در این قفس چو مرا قدرت پریدن نیست
خوشم که سنگ حوادث شکست بال مرا
نهاد سر به بیابان ز غم دل وحشی
چو دید آهوی شیر افکن غزال مرا
هزار نکته ز اسرار عشق می گفتیم
نبسته بود اگر غم زبان لال مرا
به کوی باده فروشان قدم گذار و ببین
بدور جام چو جمشید جم جلال مرا
خیال طره آشفته تو تا دل شب
هزار بار پریشان کند خیال مرا
به صد امید نشاندم نهال آزادی
خدا کند، نکند باغبان نهال مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه عقل و دانش و هوشیست بر کمال مرا
که ی برد دگر آن خط برون ز حال مرا
شراب کوثر اگر ساقیش نه دوست بود
حرام باد اگر آن می بود حلال مرا
چو خضر از آب حیات لبت نگردم سیر
[...]
نه محرمی که بگوید بیار حال مرا
نه همدمی که زخاطر برد ملال مرا
کجا به دام کشد سایه نهال مرا
شکوفه خنده شیرست از ملال مرا
فروغ گوهر من از نژاد خورشیدست
به خیرگی نتوان کرد پایمال مرا
چنین که لقمه غم در گلوی من گره است
[...]
جواب لعل تو، شیرین کند سئوال مرا!
مکیدنش چکند تا لب خیال مرا؟!
عزیز عشقی، دشتی، تو خوب حال مرا
شناختی و از آن خوبتر خیال مرا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.