گنجور

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۷

 

بل تا خوریم باده، که مستانیم

وز دست نیکوان می بستانیم

دیوانگان بیهشمان خوانند

دیوانگان نه‌ایم، که مستانیم

رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۷ - ای آن که غمگنی

 

ای آن که غمگنی و سزاواری

وندر نهان سرشک همی باری

از بهر آن کجا ببرم نامش

ترسم ز بخت انده و دشواری

رفت آن که رفت و آمد آنک آمد

[...]

رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۹

 

ای غافل از شمار! چه پنداری؟

کت خالق آفرید پی کاری؟!

عمری که مر توراست سرمایه

وید است و کارهات به این زاری!

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳

 

گیهان ما به خواجهٔ عدنانی

عدنست و کار ما همه بانداما

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰۱

 

داری مرا بدان که فراز آیم

زیر دو زلفکانت به نخچیزم

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰۲

 

چون برگ لاله بوده‌ام و اکنون

چون سیب پژمرده بر آونگم

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۴۱

 

جعدی سیاه دارد، کز کشی

پنهان شود بدو در سرخاره

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۷۵

 

شاعر شهید و شهره فرالاوی

وین دیگر به جمله همه راوی

رودکی
 
 
sunny dark_mode