گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۱

 

غباری بجا از زمین مانده است

بخاری ز چرخ برین مانده است

ز گل خار مانده است و از می خمار

چه ها از که ها بر زمین مانده است

پریده است عقل از سر مردمان

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۴۲

 

خطی کان رخ تازه می آورد

جهان را به شیرازه می آورد

شرابی است لبهای میگون یار

که مستی وخمیازه می آورد

ز رخسار خوبان شراب کهن

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۲۱

 

ندامت بود بار مطلوب خشک

مپیوند زنهار با چوب خشک

به نخل ثمردار پیوند کن

مده دل چو قمری به محبوب خشک

مزن با خط سبز چین بر جبین

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱ - مثنوی رزمیه (کذا) (قندهارنامه)

 

برازنده تاج و تخت و کلاه

خدیو جوان بخت عباس شاه

چو بر تخت فرمانروایی نشست

به نظم ممالک برآورد دست

نسق کرد از علم کار آگهی

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode