گنجور

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در مدح ابوالمظفر نصر بن ناصرالدین

 

نوروز فراز آمد و عیدش باثر بر

نز یکدیگر و هر دو زده یک بدگر بر

نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین

دهقان جهان دیده ش پرورده ببر بر

آن زیور شاهانه که خورشید برو بست

[...]

عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - در مدح سلطان محمود

 

نوروز بزرگ آمد آرایش عالم

میراث بنزدیک ملوک عجم از جم

بر دولت شاه ملکان فرّخ و فیروز

آن قبلۀ فخر و شرف گوهر آدم

سالار خراسان ملک عالم عادل

[...]

عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

آن زلف سرافکنده بر آن عارض خرّم

از بهر چه چیزست بدان بوی و بدان خم

هر چند همی مالد خمّش نشود راست

هر چند همی شوید بویش نشود کم

انگیخته از هم همه و آمیخته با هم

[...]

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۴

 

از دولت عشق است به من بر دو موکل

هر دو متقاضی به دو معنی نه به همتا

این وصف دلارام تقاضا کند از من

وان باز کند مدح جهاندار تقاضا

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۵

 

پیلان ترا رفتن بادست و تن کوه

دندان نهنگ و دل و اندیشۀ کندا

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۶

 

چون آب ز بالا بگراید سوی پستی

وز پست چو آتش بگراید سوی بالا

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۷

 

چون حلقه ربایند بنیزه تو بنیزه

خال از رخ زنگی بزدایی شب یلدا

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۸

 

وان پول سدیور ز همه باز عجب تر

کز هیکل او کوه شود ساحت بیدا

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹

 

بایسته یمین دول آن قاعدۀ ملک

شایسته امین ملل آن خسرو دنیا

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۸۶

 

ای میر نوازنده و بخشنده و چالاک

ای نام تو بنهاده قدم بر سر افلاک

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۷

 

آیین عجم رسم جهاندار فریدون

بر شاه جهاندار فری باد و همایون

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۹

 

زین هر دو زمین هر چه گیا روید تا حشر

بیخش همه روئین بود و شاخ طبر خون

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۰

 

بهر تلی بر از خسته گروهی

بهر غفچی بر از فر خسته پنجاه

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۵

 

ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی

هم شمع سرای من و هم پشت سپاهی

از قامت و قدّ تو برد سرو بلندی

وز حلقۀ زلف تو برد قیر سیاهی

جانم بصلاح آید از آن نوش لب تو

[...]

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۹

 

گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست

گوید نتوان کرد ز یک نقطه دهانی

گویم ز تن خویش میانت کنم ای ماه

گوید نتوان ساخت ز یک موی میانی

عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۴۱

 

چون دو رخ او گر قمرستی بفلک بر

خرشید یکی ذرّه ز نور قمرستی

چون دو لب او گر شکرستی بجهان در

صد بدرۀ زر قیمت یک من شکرستی

عنصری
 

عنصری » اشعار منسوب » شمارهٔ ۱۵

 

شادیّ و بقا بادت و زین بیش نگویم

کاین قافیۀ تنگ مرا نیک بپیخست

عنصری
 
 
sunny dark_mode