گنجور

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۱

 

ما دامن وصل یار داریم

از هر دو جهان کنار داریم

ساقی، قدحی می صبوحی

از بادهٔ شب خمار داریم

شوریدگیی که در سر ماست

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۰

 

در غمت ترک گفتگو کردم

دهن زخم را رفو کردم

هر چه می گفت از غمت شد راست

با تو دل را چو روبه رو کردم

من گدای در خراباتم

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۹

 

تیغت از فرق مبتلا رفته

از سرم سایه هما رفته

بس که بیگانه مشربان دیدم

از لبم حرف آشنا رفته

رفته بر پیکرم ز گردش چرخ

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۶ - به بعضی از یاران خود نوشته است

 

ای تو نور نظر، ز دیدهٔ ما

رفتی و گل به ما فرستادی

دیده ای را که بود در ره تو

گل نه، خار جفا فرستادی

کرمت را چو نیست پایانی

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode