گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

 

ای نام تو بهترین سرآغاز

بی‌نام تو نامه کی کنم باز

ای یاد تو مونس روانم

جز نام تو نیست بر زبانم

ای کارگشای هر چه هستند

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)

 

ای شاه سوار ملک هستی

سلطان خرد به چیره دستی

ای ختم پیمبر‌ان مرسل

حلوا‌ی پسین و ملح اول

نوباوهٔ باغ اولین صلب

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

در نوبت بار عام دادن

باید همه شهر جام دادن

فیاضهٔ ابر جود گشتن

ریحان همه وجود گشتن

باریدن بی‌دریغ چون مُل

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

روزی به مبارکی و شادی

بودم به نشاط کیقباد‌ی‌

ابروی هلالیم گشاده

دیوان نظامیم نهاده

آیینهٔ بخت پیش رویم

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۵ - در مدح شروانشاه اخستان بن منوچهر

 

سر خیل سپاه تاجدار‌ان

سر جملهٔ جمله شهریار‌ان

خاقان جهان ملک معظم

مطلق ملک الملوک عالم

دارندهٔ تخت پادشاهی

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۶ - خطاب زمین بوس

 

ای عالم جان و جان عالم

دلخوش کن آدمی و آدم

تاج تو ورای تاج خورشید

تخت تو فزون ز تخت جمشید

آبادی عالم از تمامیت

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۷ - سپردن فرزند خویش به فرزند شروانشاه

 

چون گوهر سرخ صبحگاهی

بنمود سپیدی از سیاهی

آن گوهر کان گشادهٔ من

پشت من و پشت زادهٔ من

گوهر به کلاه کان برافشاند

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران

 

برجوش دلا که وقت جوش است

گویای جهان چرا خموش است

میدان سخن مراست امروز

به زین سخنی کجاست امروز

اجری‌خور دسترنج خویشم

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۹ - در نصیحت فرزند خود محمد نظامی

 

ای چارده ساله قرة‌العین

بالغ نظر علوم کونین

آن روز که هفت ساله بودی

چون گل به چمن حواله بودی

واکنون که به چارده رسیدی

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

ساقی به کجا که می‌ پرستم

تا ساغر می دهد به دستم

آن می که چو اشک من زلال است

در مذهبِ عاشقان حلال است

در می به امید آن زنم چنگ

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان

 

گویندهٔ داستان چنین گفت

آن لحظه که دُر این سخن سفت

کز ملک عرب بزرگواری

بوده است به خوب‌تر دیاری

بر عامریان کفایت او را

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر

 

هر روز که صبح بردمیدی

یوسف رخ مشرقی رسیدی

کردی فلک ترنج پیکر

ریحانی او ترنجی از زر

لیلی ز سر ترنج بازی

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون

 

سلطان سریر صبح خیزان

سر خیل سپاه اشک ریزان

متواری راه دلنوازی

زنجیری کوی عشقبازی

قانون مغنینان بغداد

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی

 

چون راه دیار دوست بستند

بر جوی بریده پل شکستند

مجنون ز مشقت جدایی

کردی همه شب غزل‌سرایی

هردم ز دیار خویش پویان

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

 

مجنون چو شنید پند خویشان

از تلخی پند شد پریشان

زد دست و درید پیرهن را

کاین مرده چه می‌کند کفن را

آن کز دو جهان برون زند تخت

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه

 

چون رایت عشق آن جهان‌گیر

شد چون مه لیلی آسمان‌گیر

هر روز خمیده‌نام‌تر گشت

در شیفتگی تمام‌تر گشت

هر شیفتگی کز آن نورد است

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را

 

چون دید پدر به حال فرزند

آهی بزد و عمامه بفکند

نالید چو مرغ صبحگاهی

روزش چو شبی شد از سیاهی

گفت ای ورق شکنج دیده

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۸ - حکایت

 

کبکی به دهن گرفت موری

می‌کرد بر آن ضعیف زوری

زد قهقهه مور بیکرانی

کای کبک، تو این چنین ندانی

شد کبک دری ز قهقهه سست

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی

 

سر دفتر آیت نکویی

شاهنشه ملک خوبرویی

فهرست جمال هفت پرگار

از هفت خلیفه جامگی خوار

رشک رخ ماه آسمانی

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۰ - خواستاری ابن‌سلام لیلی را

 

فهرست‌کش نشاط این باغ

بر ران سخن چنین کشد داغ

کان‌روز که مه به باغ می‌رفت

چون ماهِ دو‌هفته کرده هر هفت

گل بر سر سرو دسته بسته

[...]

نظامی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode