گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰۷

 

وقت نثار کردن ماییم و نیم جانی

نقدی چنین چه ارزد در حضرتِ چنانی

الجامشیِ شاهی بس مختصر نماید

الحق چه عذرخواهم این‌جا به نیم جانی

الا همین‌ که گویم از ما و خدمتِ ما

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲۰

 

مردم ز عشق رویت رحمی کن ار توانی

جان بخش مرده‌ای را زان آبِ زندگانی

از چشمه حیاتت گر قطره‌ای بنوشم

ایمن شوم ز مردن چون خضر جاودانی

عیسی به معجزِ دم می‌کرد مرده زنده

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸۹

 

ای در محیط کرده دعوی آشنایی

رفتی چنان که هرگز دیگر برون نیایی

گرداب در ربوده ساحل به خواب بیند

هرچند بیش کوشد کمتر بود رهایی

از لنگرِ طبیعت بگشای کشتیِ جان

[...]

حکیم نزاری
 
 
۱
۲
sunny dark_mode