گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

زین دودمان ندیدیم خونگرمی شراری

باید در آتش افکند چون لاله دودمان را

از بس که آشیان بود بر عندلیب ما تنگ

بر روی یکدگر چید چون برگ گل، فغان را!

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۵

 

از اسم بی مسما، خیزد همیشه خواری

پا می نهند بر سر، دایم گل زمین را

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

از باده پس نیامد، رنگ پریده ما

برگشتگی ندارد، صید رمیده ما

دیشب به ما درآویخت، امشب ز ما عنان تافت

گویی ندیده ما را، آن شوخ دیده ما

کندیم دل ز شمشاد، از بهر آن سهی قد

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

هر چند قطره کردیم، در جستجوی دریا

چون آب کم نبردیم راهی به سوی دریا

آن قطره ام که از سیل، پس ماند در بیابان

بر خاک ره شدم خشک، از آرزوی دریا

غرق وصال، از ذوق، یک جا نگیرد آرام

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

همچون سبوی خالی، پر سازم از هوایش

در بزم او چو از دل بیرون کنم هوس را

تا کی نهان بماند سرمستی ام،کزین می

نکهت کند خبردار، صدکوچه ره عسس را

آن عندلیب مستم، کز سرزمین خواهش

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵

 

آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما

صد کوچه باغ راه است، تا آب و دانه ما

ما شعله ایم، لیکن پیش کسان ز تمکین

ساکن چو آتش می، باشد زبانه ما

با آنکه هر فسانه، خواب آورد به دیده

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

تا جان فدا نمایم، بر زخمه های مطرب

سر می نهم چو غیچک، در پیش پای مطرب

دف را چو گرم سازد، آرم ز سوز گریه

بر روی دست مژگان، آتش برای مطرب

گل از مقام صوتش، می تافت گوش رغبت

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰

 

ما را گرفته بی او، غم در میانه امشب

می نالد از غم ما، چنگ و چغانه امشب

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹

 

پرواز شوق دارم، تا در تنم شراب است

مرغابی حبابم، بال و پرم ز آب است

عاشق ز بوی جانان، دارد همیشه مستی

بی نشئه نیست بلبل، در شیشه تا گلاب است

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱

 

بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر داشت

آواز پای آن گل، شیرینی دگر داشت

دیشب که آن سهی قد، آرایش چمن بود

گل را ز شرم رویش، بلبل به زیر پر داشت

نتوان شمردن از خود، فرزند ناخلف را

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۷۴

 

گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نباشد

روزی که ما نباشیم، گو هیچ کس نباشد

ما خانه زاد دامیم، باید ز بعد مردن

تابوت ما اسیران، غیر از قفس نباشد

از یمن شانه کم شد، آشوب چین زلفت

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸

 

امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی نیست

با ما مگر دمی چند، مرغ سحر برآرد

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷

 

صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قامت

جایی که آن سهی قد، از پیرهن برآید

میدان شناس داغم، مردآزمای شورش

از عهده دل من، کی سوختن برآید؟

نیش وطن دلم را نوش است در غریبی

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۸۴

 

اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گردی

طفلی که خودسر افتاد، چون دربدر نباشد؟

پرواز نیستی را، در کار نیست بالی

سیماب در پریدن، محتاج پر نباشد

سختی کش جهان را، راحت رسد ز عقبی

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۹۲

 

با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی

بوی تو لاله و گل، از خار و خس برآرد

ندارد آه ما جولانگهی از آسمان بهتر

ز ناچاری سرآتش به خاکستر فرود آید

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۰۴

 

از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر

آن کس که در ره او، چون نقش پا نشیند

خواهد قراردادن، حق را به مرکز خود

روزی که همچو مژگان، بر چشم ما نشیند

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۳۰

 

دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس

نام تو گر نباشد بر دور جام نرگس

گردد چو غنچه بیدار، از باد نوبهاری

پیش از سلام گلها، گوید سلام نرگس

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۹۲

 

کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟

بی صبرم آفریدند، صبر از کجا بیارم؟

تا کی دلم بماند در پیش خوبرویان؟

عضوی ست رفته از جا، باید به جا بیارم

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۹۶

 

آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم

با دانه برنخوردم تا دام را ندیدم

دل گفت آن پریوش، استاده بر لب بام

رفتم به کوچه گردی، آن بام را ندیدم

در راه کعبه وصل، کز هر طرف صفا بود

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۴۷

 

تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندیدم

چون شد نشانه پیدا، تیر و کمان ندیدم

صد ره نظاره کردم بر هر درخت این باغ

یک مرغ شادمانی، در آشیان ندیدم

گل چین ز جبهه می ریخت، غنچه گره ز ابرو

[...]

طغرای مشهدی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode