گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۱

 

حسن از حجاب، غصه و تشویش می خورد

شهباز چشم بسته دل خویش می خورد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۲

 

با جسم کس به عالم بالا نمی رسد

دجال خرسوار به عیسی نمی رسد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۳

 

دل از سفید گشتن مو ناامید شد

عالم سیه به چشمم ازین پی سفید شد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۴

 

حسن تو زیردست خط مشکبار شد

این مور رفته رفته سلیمان شکار شد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۵

 

غلیان ز دودمان وجود آشکار شد

عالم پر از ستاره دنباله دار شد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۶

 

از اختیار دم دل گمراه می زند

این قلب، زر به نام شهنشاه می زند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۰

 

اشکم همیشه خون به دل آستین کند

هر طفل را که روی دهی این چنین کند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۱

 

خوبان اگر چه زبده اولاد آدمند

چون خط برآورند پریزاد عالمند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۲

 

روشندلان که قبله خود روی او کنند

در هر نظر دو عید ز ابروی او کنند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۳

 

در حفظ آن کسی که ز می بی خبر شود

هر برگ تاک، دست دعای دگر شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۴

 

بیداد آسمان چه خیال است کم شود

زور کمان حلقه محال است کم شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۵

 

از باده چون عقیق تو سیراب می شود

گوهر در آب خود چو شکر آب می شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۶

 

از خود گسسته، بار به دنیا نمی شود

مریم گران ز حمل مسیحا نمی شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۷

 

از بانگ نی دلی که جراحت نمی شود

بیدار از نسیم قیامت نمی شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۲۸

 

از تاج باج خواه فریدون حذر کنید

از کاسه گدایی وارون حذر کنید

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۵۹

 

سامان دهر را همه اسباب غم شمار

هر چیز کز تو فوت شود مغتنم شمار

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۶۰

 

در دیده ها اگر چه بود راه هند دور

نزدیکتر بود ز در خانه صدور!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۷۸

 

مطرب مکن ز صافی آواز انتعاش

چون زلف بی شکن بود آواز بی خراش

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۰

 

از توست آنچه می دهی آن را به دیگران

از دیگری است هر چه گره می زنی بر آن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۲

 

ای غنچه لب رعایت اهل نیاز کن

گر دل نمی دهی به سخن، گوش باز کن

صائب تبریزی
 
 
۱
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
sunny dark_mode