گنجور

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵

 

حیران کند جمال تو ماه دو هفته را

خجلت دهد رخ تو گل نو شکفته را

دارم چو ماه یکشبه آغوش از آن تهی

تا در بغل کشم چو تو ماهی دو هفته را

باید کنون گریست که دل پاک شد ز غیر

[...]

قاآنی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵

 

رفتند دوستان و کم از بیش و کم نماند

روزم سیاه گشت و برم سایه هم نماند

چون صبح از آن سبب نفس سرد می کشم

کان صبح چهره چون نفس صبحدم نماند

با من ستم نمی‌کند ار یار من رواست

[...]

قاآنی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱

 

هر جا حکایت از صنمی دلربا رود

از هر زبان بر او همه مدح و ثنا رود

در مسجدی که ساده‌رخی می‌کند نماز

صد دست بر فلک ز برای دعا رود

سر پیش‌ چشم من به حقیقت عزیز نیست

[...]

قاآنی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸

 

دلدار بود دین و دل و طاقت و قرار

چون او برفت رفت به یکبار هر چهار

گویند صبرکن که بیاید نگار تو

آن روز صبر رفت که رفت از برم نگار

جایی که یار نیست دلم را قرار نیست

[...]

قاآنی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵

 

آن سنگدل که شیشهٔ جانهاست جای او

آتش زند در آب و گل ما هوای او

سوگند خورده‌ام که ببوسم هزار بار

هرجا رسیده است به یکبار پای او

جز کاندر آب و آیینه دیدم جمال وی

[...]

قاآنی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶

 

ای آفتاب بندهٔ تابنده رای تو

گردنده چرخ گرد سُم بادپای تو

تو سایهٔ خدایی از آن روی چشم عقل

نه دیده ابتدای تو نه انتهای تو

زرین شود ز جود تو از شرق تا به غرب

[...]

قاآنی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶

 

دارم نگار سنگدل سیم سینه‌ای

کز فرط مهر او به دلم نیست کینه‌ای

او همچو کعبه ساکن و خلقی بسان حاج

احرام بسته سوی وی از هر مدینه‌ای

چون زلف عنبرین که بود زیب گردنش

[...]

قاآنی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده نواب فریدون میرزا گوید

 

امروز ای غلام به از عیش‌ کار نیست

برگیر زین ز رخش که روز شکار نیست

تا می نگویی آنکه خداوند کاهلست

کان کاهلی که نز پی کارست عار نیست

انده مدار اگر نشدیم ای پسر سوار

[...]

قاآنی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۲ - وله ایضاً فی مدحه

 

ای زلف تیره سایهٔ بال فرشته‌ای

یا از سواد دیدهٔ حورا سرشته‌ای

آن رخ ستاره است و تو چرخ ستاره‌ای

یا نی فرشته است و‌ تو بال فرشته‌ای

بر گرد مه ز مشک سیه توده توده‌ای

[...]

قاآنی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۳ - در ستایش هلاکو میرزا شجاع‌السلطنه حسنعلی میرزا گوید

 

ای زلف دانمت ز چه دایم مشوّشی

زآنرو مشوّشی که معلق در آتشی

آن راکه هست سودا دایم مشوش است

آری تُراست سودا زآنرو مشوّشی

بدخوی و سرکشان را بُرّند سر ز تن

[...]

قاآنی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۴ - در منقبت رسول اکرم حضرت محمّد(‌ص‌)

 

شاهی که بر سرست ز لولاک افسرش

تشریف کبریاست ز دادار در برش

گیهان و هر که در وی نقشی ز قدرتش

گردون و هرچه در وی حرفی ز دفترش

اقبال و بخت پی‌ر و عضبا ور فرفش

[...]

قاآنی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۵ - در ستایش شاهزادهٔ کیوان سریر اردشیر میرزا دام اقباله‌العالی گوید

 

خیزید و یک دو ساغر صهبا بیاورید

ساغر کمست یک دو سه مینا بیاورید

مینا به کار ناید کشتی کنید پر

کشتی کفاف ندهد دریا بیاورید

خوبان شهر را همه یک‌جا کنید جمع

[...]

قاآنی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱۱ - در ستایش شاهنشاه ماضی محمدشاه غازی طاب‌الله ثراه گوید

 

برشد سپیده‌دم چو ازین دشت لاجورد

مانندگردباد یکی طشت گردگرد

مانند عنکبوتی زرّین که بر تند

برگنبدی بنفش همه تارهای زرد

یا نقشبندی از زر محلول برکشد

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱- در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله ا‌لحسین علیه السلام گوید

 

بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟

از غم! کدام غم؟ غم سلطان اولیا

نامش که بد؟ حسین! ز نژاد که‌؟ از علی

مامش که بود؟ ‌فاطمه‌ جدش که‌؟ ‌مصطفی!

چون شد؟ شهید شد! به کجا؟ ‌دشت ماریه

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۲

 

مانند‌گربه‌ای که خورد بچگان خویش

خوردند دایگان بچهٔ شیرخوار را

عاشق به لذت لب نانی فروخته

هفتاد سال لذت بوس وکنار را

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۴۶

 

ای خواجه هر خطا که کنی خود به خود کنی

رو شرمی از خدا کن و بر دیگران مبند

موی دراز ریش اگر کوسه برکند

هم بر دراز ریش بود جای ریشخند

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۵۱

 

نفس شریر بدرگ غدار خیره را

ازکار بد چو منع نمایی بترکند

نف شریر چیست شراری که هرکجا

افتاد سوز او به دگر جا اثرکند

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۷۵

 

ای داور زمین و زمان کز شکوه و فر

اندر جهان ندیده نظیرت نظر هنوز

الا بر آستان جلال تو آسمان

پیش کسی نبسته به خدمت کمر هنوز

در مدح اهل فارس سرودم قصیده‌ای

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۹۷

 

ای داور زمانه که از وصف رای تو

خاطر شدست مطلع خورشید انورم

از وصف خلق و رای تو تا گفته‌ام حدیث

مجلس منور آمد و مشکو معطّرم

عرضیست مر مرا که زداید ز دل ملال

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۵

 

قاآنیا ز گفتهٔ بیهوده لب ببند

کاین‌ قیل‌ و‌ قال‌ محض‌ خیالست‌ و صرف وهم

آ‌ن بی‌نشان که ملک دو عالم از آن اوست

بیرون بود ز حیز فکر و جهان فهم

قاآنی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode