گنجور

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - قصیده

 

نار است شعله شعله، رخ دلبرم ز تاب

مار است عقده عقده، دو زلفش بر آفتاب

زین شعله شعله، شعله آتش نهفته روز

ز آن عقده عقده، عقده تنین گرفته ناب

چون نافه نافه، مشک دو زلفش به رنگ و بو

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - از امهات قصاید فلکی

 

ای از تو نام گوهر شاهان برآمده

اعدات یکسر از سر و سامان برآمده

از مهر خاتم تو به اعجاز در جهان

آوازه نگین سلیمان برآمده

در نامه کفایت و روزی و نام و ننگ

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - مطلع ثانی

 

ای دل به عشق روی تو از جان برآمده

جان در هوای تو ز تن آسان برآمده

از خنده خیال لب لاله رنگ تو

از بوستان جان گل خندان برآمده

آبی که آن ز چشمه حیوان برآمدی

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

جانا به جز غم تو دلم را هوس مباد

جز تو کسم ز جور تو فریادرس مباد

هر جا که آیم و روم از ناز ساز وصل

جز لشکر فراق توام پیش و پس مباد

اکنون که نیست همدم دردم وصال تو

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱

 

جان را هوای روی تو بر جای جان نشست

مهر توام درون دل مهربان نشست

گنج روان توئی و بهر تار موی تو

مار شکنج بر سر گنج روان نشست

هر دل که از کنار تو برخاست یک زمان

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۴ - از یک قصیده تکریر ناتمام

 

مشک است توده توده نهاده بر ارغوان

زلفین حلقه حلقه آن ماه دلستان

زآن توده توده، توده مشک آیدم حقیر

زآن حلقه حلقه، حلقه تنگ آمدم جهان

چون قطره قطره آب، لطیفست عارضش

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند

 

خورشید کارنامه ملک جهان نوشت

نوروز عزل نامه صرف زمان نوشت

گردون به خط حکمت و اشکال هندسه

فصل بهار بر ورق بوستان نوشت

رضوان به آنکه دست به خوی زمانه داشت

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند

 

باد صبا به باغ دگربار بار یافت

شاخ از سرشگ ابر گهربار بار یافت

نوروز چون دمیدن باد بهار دید

با ماه دی به کینه و پیکار بار یافت

دی باغ جای زاغ نگونسار بد ولی

[...]

فلکی شروانی
 
 
sunny dark_mode