گنجور

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲ - سحر حلال مولانا اهلی شیرازی

 

ای همه عالم بر تو بی‌شکوه

رفعت خاک در تو بیش کوه

نام تو زآن بر سر دیوان بود

کآتش بال و پر دیوان بود

شد به تو سردفتر جان نامزد

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۳ - در توحید باریتعالی گوید

 

ای که بر اسرار تو دانا کمند

کی رسد از عقل کس آنجا کمند

کیست درین مرحله تا آخرت

رهبر اول شده یا آخرت

چون همه ز اندیشه خود واپسند

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۴ - در مناجات گوید

 

یا رب از احسان نظر از ما متاب

دوزخ عصیان دگر از ما متاب

چون دهد احسان تو رحمت نشان

آتش قهر از نم رحمت نشان

لطف تو بخشنده و جان مستحق

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۵ - نعت سید المرسلین

 

احمد مرسل گل این کشته زار

دشمن او در ره دین کشته زار

گلبن درین بلبل معنی سرای

ساخته در گلشن اعلی سرای

گیسوی او کامده در پاکشان

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۶ - در خطاب زمین بوس گوید

 

ای شده در خانه جان منزلت

خانه جان یافته زان منزلت

ای شده مهر رخ تو زین چرخ

چرخ ازان آمده در عین چرخ

مهر تو ارزنده بیعت بود

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۷ - منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب

 

پیر و حیدر شو و همرنگ آل

تا دمد از روی تو هم رنگ آل

حیدر والا گهر آن سرفراز

کامده نور حقش از در فراز

رهرو حق آمد و همراه حق

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۸ - نعت ایمه اثنا عشر

 

چون علی اندر ره دین راهبر

نیست جز آل علی این راه بر

شد دل و جان بنده روی حسن

مظهر خلق خوش و خوی حسن

دیده حق اندر دم قربان حسین

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۹ - در موعظه و نصیحت گوید

 

ساقی از آن شیشه منصور دم

بر رگ و بر ریشه من صوردم

خواهی از این نادره گو گر مقال

زاتش می کن دم او گرم قال

آتشی از می فکن اندر روان

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۰ - سبب نظم کتاب

 

ساقی از آن مشربه یاقوت ده

قوتم از مرتبه یاقوت ده

یا رهد این دل تن وی از سراب

یا رود از مستی می بر سر آب

یکشب از آنجا که در انجام حال

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۱ - نکته در بیان وحی و الهام

 

ساقی از اغیار در امشب ببند

رخنه آزار در امشب ببند

امشب از آن ساغر می مایه بخش

کش برد از تو دل بیمایه بخش

سر حق از محفل مستان طلب

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۲ - تعریف مولانا کاتبی و مجمع البحرین او

 

قافیه سنجان همه عیسی دمند

وز دم خود جان پی احیا دمند

طایر فرخنده معنی پرند

جانب عرش از پر دعوی پرند

پیشرو و از لشگر و پس تاخته

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۳ - مدح شاه اسماعیل

 

ساقی از آن جوهر آرام سوز

کافکند اندر سر آرام سوز

آتش دل خاسته فریاد رس

هم ز تو دل خواسته فریاد رس

داد کزین ساقی دوران ما

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۴ - مدح خواجه معین الدین محمد صاعدی

 

ساقی از اقبال تو ما سر خوشیم

وز می الطاف تو یکسر خوشیم

بر غم ما چون دل رحمت بود

رحم تو هم داخل رحمت بود

بخت تو کز پنجه شیر آب خورد

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

ساقی از الطاف تو می بر کف است

وز تف دل دجله خون در کف است

میبرد آب دل ریشم خمار

مرهم ریشم نه و پیشم خم آر

میدهد این غمزده کامش شراب

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۶ - صفت دخترکی که نامش گل بود

 

ساقی از آن می که به از تازه گل

باز بر آن چهره نه از غازه گل

گرمی دمساز گل آید بجوش

آبی از آن تازه گل آید بجوش

مرغ که از دولت گل بانگ اوست

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۷ - صفت ملک زاده که نامش جم بود

 

ساقی از آن نوگل باغم نواز

خاطر این بلبل با غم نواز

سوزم ازین مشعل شب سوز چند

تا سحر از اول شب سوز چند

از رخ خورشید کن آن طره باز

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۸ - رفتن جم بشکار و عاشق شدن بر گل

 

ساقی ازان گلشن گل رنگ رنگ

کرده لب از خوردن گلرنگ رنگ

روبهی آموخت از آن رو بهار

می خور و رو جانب آن روبه آر

کشته گل تازه و جان کشته زار

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۹ - نامه نوشتن جم به گل و شرح حال خود گفتن

 

ساقی از آن می اگر ارزند گیست

جان طلب از ما دگر ارزند گیست

شمع شد از محفل و پروانه ماند

بلبل جان را دل و پروا نماند

مستم و شد مایل آتش پرم

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۰ - رسیدن نامه جم بگل و تندی کردن او

 

ساقی از آن آب توکاتش برست

دل همه دم سوزد و جان خوشترست

مجمر تن ز اخگر قلب از چه سوخت

و اب رخ از این زر قلب از چه سوخت

گر زر دل را کنم از می سره

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۱ - نوشتن گل جواب نامه جم را

 

ساقی از آن شیشه صاف گلاب

خون شده در نافه ناف گل آب

لای اگر از صافی جان لازمست

صافی او زان تو و ان لازمست

غنچه وش این نامه دلبرگشای

[...]

اهلی شیرازی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode