گنجور

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰

 

ای رخ زیبای تو رشک مه و آفتاب

روی تو و جام می، عکس گل اندر شراب

جمله جهان انتظار، در طلب یار غار

تا که ببیند بخواب روی ترا بی حجاب؟

در حجب عزتی، در تتق وحدتی

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶

 

باد صبا برگرفت پرده ز رخسار دوست

جمله ذرات را عربده و های و هوست

حاضر دلدار باش، حافظ اسرار باش

فتنه چو دیدی بدان پیشرو فتنه اوست

قاعده کار بین، شیوه دلدار بین

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷

 

ای بت عیار من، نام تو امروز چیست؟

ای دل و دلدار من، نام تو امروز چیست؟

هر دو جهان نام تو، قصه و پیغام تو

ای مه سیار من، نام تو امروز چیست؟

ملک و ملک رام تو، هر دو جهان جام تو

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵

 

از افق مکرمت صبح سعادت دمید

محو مجازات شد،شاه حقیقت رسید

صولت صیت جلال عالم جان را گرفت

صدمت سلطان عشق باز علم برکشید

چنگ غمش می زند بردل و هر تاره ای

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۷

 

درد سری میدهد زحمت رنج خمار

زهد برون کن ز سر، ساقی جان را در آر

جان جهانرا طلب، ملک عیانرا طلب

جان جهان باقیست، ملک جهان مستعار

چون همه جان و دلت لایق آن حضرتست

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۲

 

نور ولایت تویی، شاه سلام علیک

شمع هدایت تویی، شاه سلام علیک

معدن احسان تویی، مظهر عرفان تویی

کاشف قران تویی، شاه سلام علیک

جام مصفا تویی، شاه، معلا تویی

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۵

 

بلبل آشفته حال، از سرمستی بنال

موسم هجران گذشت، نوبت وصلست و حال

بلبل شوریده دل، شور و شغب را بهل

جلوه گلزار بین، در گذر از قیل و قال

گر همگی آتشی، لیک بدو کی رسی؟

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۵

 

«حصل ما فی الصدور» لذت جان یافتن

«بعثر ما فی القبور» گنج نهان یافتن

یافت عطای خداست، یافت سبیل هداست

یافت طریق فناست، گر بتوان یافتن

دولت جاوید چیست؟ غایت امید چیست؟

[...]

قاسم انوار
 
 
sunny dark_mode