صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - مدح شفیعه روز جزا فاطمه زهرا(س)
چند ز شهوت زنی به پیکر آذر
سوزی از این آتش مکرر پیکر
هستی روان بگرد حشمت پویان
گیری شبها عروس غفلت در بر
گاه در این وسوسه که باشی سلطان
[...]
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)
ای لب عطشان به نزد آب حسین جان
کشته شمشیر بیحساب حسین جان
شرح غم و محنت تو تا صف محشر
کرده دل انس و جان کباب حسین جان
هر ستمی را که داشت دهر ستمگر
[...]
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۷۳ - همچنین زبان حال زینب خاتون(ع)
جان برادر، فدای قلب فکارت
خوب تسلی دهی به خواهر زارت
از وطنت کوفیان به کوفه کشیدند
تا بنمایند جان خویش نثارت
حال خدنک ستمگری به کمانها
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار
اول ایجاد چون خدای تعالی
کرد پدید از قلم چو صورت اشیاء
گفت قلم بهر وصف ایزد یکتا
ای ز صفات تو، ذات پاک تو پیدا
در دل هر ذره قدرت تو هویدا
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲ - مولود و منقت فخر عالم(ص)
فصل ربیع است ای بت حبشی خال
خسرو فرود از بلندی اقبال
صفحه گیتی گرفت با فرو اجلال
مرغ سلیمان گشود به هر طرف بال
ساده رخا گوش ده به نغمه داود
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهمالسلام
ماهرخا ابتدای فصل بهار است
وقت گل و استماع صورت هزار است
ای که گل سرخ پیش روی تو خار است
صفحه گیتی تمام نقش و نگار است
از بس کز باغ و راغ سبزه دمیده
[...]
صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۱۹ - و برای او
هر که به کف قوت صبح و شام ندارد
راحتی از زندگی به کام ندارد
در بر اغیار و یار هیچ ندارد
مرد تهیدست احترام ندارد
گر بود از نسل معن و حاتم وقاآن
[...]