گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱

 

جمالت عشق می‌افزاید امروز

رخت غارت‌کنان می‌آید امروز

مه و خورشید در خوبی و کشی

غلام روی خوبت شاید امروز

سر زلفت سر آن دارد اکنون

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴

 

نگارا بر سر عهد و وفا باش

در آیین نکوعهدی چو ما باش

چنانک از ما جدایی ماه‌رویا

زهرچ آن جز وفا باید جدا باش

مرا خصمست در عشق تو بسیار

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷

 

به جان آمد مرا کار از دل خویش

غمی گشتم زکار مشکل خویش

در آن دریا شدستم غرقه کانجا

بجز غم می‌نبینم ساحل خویش

به راه وصل می‌پویم ولیکن

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸

 

کرا در شهر برگویم غم دل

که آید در دو عالم محرم دل

دلی دارم همیشه همدم غم

غمی دارم همیشه همدم دل

دل عالم نمی‌دانم یقین دان

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸

 

دل از خوبان دیگر برگرفتم

ز دل نو باز عشقی درگرفتم

ندانستم که اصل عاشقی چیست

چو دانستم رهی دیگر گرفتم

فکندم دفتر و جستم ز طامات

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱

 

برآنم کز تو هرگز برنگردم

به گرد دلبری دیگر نگردم

دل اندر عشق بستم، ور همه عمر

جفا بینم هم از تو برنگردم

مرا اسلام ماندست اندر آن کوش

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶

 

اگر نقش رخت بر جان ندارم

به زلف کافرت ایمان ندارم

ز تو یک درد را درمان مبادم

اگر صد درد بی‌درمان ندارم

ز عشقت رازها دارم ولیکن

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷

 

نگارا جز تو دلداری ندارم

بجز تو در جهان یاری ندارم

بجز بازار وسواس تو در دل

به جان تو که بازاری ندارم

اگرچه خاطرم آزردهٔ تست

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳

 

به عمری آخرم روزی وفا کن

به بوسی حاجتم روزی روا کن

جفا کن با من آری تا توانی

تو همچون روزگار آری جفا کن

به رنجم از تو رنجم را شفا باش

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳

 

چه نازست آنکه اندر سرگرفتی

به یکباره دل از ما برگرفتی

ز چه بیرون به نازی درگرفتم

برون ز اندازه نازی برگرفتی

ترا گفتم که با من آشتی کن

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲

 

دلم بردی نگارا وارمیدی

جزاک‌الله خیرا رنج دیدی

به جان چاکرت ار قصد کردی

بحمدالله بدان نهمت رسیدی

خطا گفتم من از عشقت به حکمت

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷

 

گرفتم کز غم من غم نداری

عفاک‌الله دروغی هم نداری

به بند عشوه پایم بسته می‌دار

کز این سرمایه باری کم نداری

به دشنامی که دشمن را بگویند

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹

 

ندارم جز غم تو غمگساری

نه جز تیمار تو تیمارداری

مرا از تو غم تو یادگارست

از این بهتر چه باشد یادگاری

بدان تا روزگارم خوش کنی تو

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵

 

گرفتم سر به پیمان درنیاری

سر جور و جفا باری چه داری

چو یاران گر به پیغامی نیرزم

به دشنامی چرا یادم نیاری

به غم باری دلم را شاد می‌دار

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷

 

مرا وقتی خوشست امروز و حالی

قدحها پر کنید و حجره خالی

که داند تا چه خواهد بود فردا

بزن رود و بیاور باده حالی

رهی دلسوزتر از روز هجران

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳

 

بنامیزد به چشم من چنانی

که نیکوتر ز ماه آسمانی

اگر چون دیده ودل بودیم دی

بیا کامروز چون جان جهانی

به یک دل وصلت ارزانم برآمد

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴ - در مدح کمال‌الدین محمود خال

 

اگر در حیز گیتی کمالست

ز آثار کمال‌الدین خالست

جهان محمدت محمود صدری

که بر مسند جهانی از رجالست

کمالی یافت عالم زو که با او

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۴ - در مدح صاحب ناصرالدین نصرة الاسلام ابو المناقب

 

چو از دوران این نیلی دوایر

زمانه داد ترکیب عناصر

زمین شد چون سپهر از بس بدایع

خزان شد چون بهار از بس نوادر

درخت مفلس از گنج طبیعت

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۵ - در مدح وزیر علاء الدین بوبویه

 

چو زیر مرکز چرخ مدور

نهان شد جرم خورشید منور

مه عید از فلک رخسار بنمود

نه پیدایی تمام و نه مستر

چو تیغ ناخنی بر چرخ مینا

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۲ - در مدح دستور ناصرالدین طاهر

 

زهی دست وزارت از تو معمور

چنان کز پای موسی پایهٔ طور

زهی معمار انصاف تو کرده

در و دیوار دین و داد معمور

قضا در موکب تقدیر نفراشت

[...]

انوری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode