گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۵

 

ای مشک و عنبر شمه یی از بوی تو

مه پرتوی از آفتاب روی تو

گل را برخسار تو نسبت می کنند

رنگش خوش است اما ندارد بوی تو

در عشق بازی از تو چون من بیدقی

[...]

سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۰

 

این اتفاق طرفه بین کاندر فتد

چون من گدایی با چو تو شهزاده‌ای

کی کفؤ باشد ماه را استاره‌ای

چون مثل باشد لعل را بی‌جاده‌ای

مپسند کز کمتر غلامی کم بود

[...]

سیف فرغانی
 
 
sunny dark_mode