گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵ - فی مدح المرتضی الاعظم عضد الدنیا و الدین ابوعلی

 

قم اللیل یا صاحبی بالرکایب

و قطع لاجلی الفلا و السباسب

الی دار سلمی و بلغ سلامی

بدان گلعذار مسلسل ذوایب

ز مأوای مألوف دورم ولیکن

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - فی مدح الامیر الاعظم الاعدل الاکرم الشهریار المعظم الغازی المنصور مبارز الحق و الدین محمد المظفر خلد ملکه

 

چو عنقای خورشید را پر بلرزد

سر زال زرّینه افسر بلرزد

گل سرخ ازین سبز گلشن برآید

می مهر در ساغر زر بلرزد

ز شوق لب لعل آتش عذاران

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - فی مدح الصاحب الاعظم غیاث الدین محمد رشید بردالله مضجعه

 

مررنا بجرعآء و النجم یلمع

راینا محیا کبدر تبرقع

به وقتی که بودیم با کاروانی

رخ آورده در راه و دل سوی مزمع

چو ما در رسیدیم در می فکندند

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - فی مدح المولی المعظم الصاحب الاعظم السعید الشهید تاج الحق و الدین العراقی و ارسل الیه

 

سلامی چو اجسام علوی معظم

سلامی چو ارواح قدسی مکرم

سلامی مروح چو روح ریاحین

سلامی مفرح چو شاخ سپرغم

سلامی چو اعجاز موسی عمران

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - فی مدح الصاحب السعید جلال الحق و الدین الخوافی طاب الله ثراه

 

زهی از درت آسمان را وظیفه

گرفته ز دست تو دریا وظیفه

ز لطفت صبا کرده طرف چمن را

نهالی گلریز و دیبا وظیفه

عروس فلک را ز سمّ سمندت

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶

 

دلا سود عالم زیانی نیرزد

همای سپهر استخوانی نیرزد

برین خوان هر روزه این قرص زرّین

برِ اهل معنی بنانی نیرزد

چو فانیست گلدسته ی باغ گیتی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹

 

دلم دیده از دوستان برنگیرد

که بلبل دل از بوستان برنگیرد

زمن سایه ئی ماند از مهر رویش

گر آن مه ز خور سایبان برنگیرد

ببازار او نقد دل چون فرستم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۲

 

زهی مستی من ز بادام مستش

شکست دل از سنبل پر شکستش

فرو بسته کارم ز مشکین کمندش

پراکنده حالم ز مرغول شستش

تنم موئی از سنبل لاله پوشش

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۹

 

خرامنده سروی برخ گلستانی

فروزنده ماهی بلب دلستانی

بهشتی برخسار و در حسن حوری

جهانی بخوبی و در لطف جانی

نه حور بهشت از طراوت بهشتی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۷

 

سقی الله ایام وصل الغوانی

علی غفلة من صروف الزمان

فلمّا مررنا بربع الکواعب

جنانی تَربّع روض الجنان

خوشا طرف بستان و فصل بهاران

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۴

 

تبسّمت الزهر و المزن باک

و غررت الودق و الدّیک حاک

نسیم عراقی ندانم چه بادی

زمین سپاهان ندانم چه خاکی

بدین مشک‌سایی و عنبرفشانی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۹

 

بدینسان که از ما جهانی جهانی

که با کس نمانی و با کس نمانی

تو آن شهریاری و آن شهره یاری

که خسرو نشانی و خسرو نشانی

تو آنی که قتلم توانی و دانم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۰

 

نه آخر تو آنی که ما را زیانی

نه آخر توانی که ما را زیانی

مگر زین بسودی که ما را بسودی

وزین بر زیانی که ما را زیانی

چو ما را بهشتی چه ما را بهشتی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۰۹

 

نشان دل بی نشان از که جویم

حدیث تن ناتوان با که گویم

گر از کوی او روی رفتن ندارم

مگیرید عیبم که در بند اویم

برویم فرو می چکد اشک خونین

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
sunny dark_mode